قدس به ما چه مربوط؟

(این مقاله در سپتامبر 2009 نوشته شده بود.)

عباس جوادی – جمعه آینده در ایران «روز قدس» است.

آیت الله روح الله خمینی بنیانگذار جمهوری اسلامی در همپائی با بعضی کشور ها و سازمانهای اسلامی آخرین روز ماه رمضان را به نشانه «حمایت از فلسطینی ها» و خواست آنها مبنی بر حاکمیت (حد اقل نسبی) بر این شهر قدیمی «روز قدس» اعلام کرده بود.

نه اینکه شما تصور کنید مثلا در ایران و یا سرزمین های اشغالی فلسطین و یا سوریه و لبنان در این روز اتفاق عجیب و غریبی می افتد. تنها چیزی که می بینید (و آنقدر تکرار شده و نتیجه ای نداده که دقتی هم به آن نمی کنید) تظاهراتی است که در بعضی از شهر های کشور های مسلمان تشکیل می شود با شعار هائی بر ضد اسرائیل و به نفع یک دولت فلسطین و پایتخت آن: قدس و یا طوری که نام باستانی و عبری آن است و یهودیان میگویند: یروشالیم ، همان اورشلیم، تعبیری که قبل از انقلاب اسلامی در ایران هم رایج بود.

این روزها در ایران شعاری جا افتاده است: «نه غزه، نه لبنان، جانم فدای ایران» و پوستر هائی با این شعار و به مناسبت «روز قدس» تهیه و بخصوص در اینترنت پخش شده اند که مردم ایران را بیش از پیش به تعمق وادار می کند. چرا جمهوری اسلامی مسئله اسرائیل و فلسطین را به یکی از محور های اصلی سیاست خارجیش تبدیل کرده؟ احتمالا بسیاری از ایرانی ها با آوارگان فلسطینی احساس همدردی می کنند و می خواهند آنها هم صاحب خانه و کاشانه خود شوند و در سرزمین و دولت خود و نه زیر اشغال زندگی کنند. اما چرا دولت جمهوری اسلامی ، فرسخ ها فراتر از این همدردی، ده ها سالست که میلیونها دلار، آن هم به سازمان های تروریستی و شبه تروریستی فلسطینی کمک پول و اسلحه می کند؟ چرا تهران کاسه داغ تر از آش شده و در مقابل حکومت فلسطینی به رهبری محمود عباس که اعراب و دنیا آنرا به رسمیت می شناسد، حماس و دیگر گروه های تند رو را حمایت میکند؟

البته که شهر باستانی قدس و یا اورشلیم که دو هزار سال قبل از اسلام هم وجود داشته، در اسلام و قران مقام و منزلت و تقدس ویژه ای دارد.

و اما مسئله کسانی که شعار «نه غزه نه لبنان — جانم فدای ایران» را می دهند ویا به آن طرز تفکر تمایل دارند، ظاهرا این نیست که قدس و یا اورشلیم در واقع «مال» کیست و مشکل فلسطین و اسرائیل چطور باید حل شود و یا ایران حالا باید از کدام سرزمین و یا سازمان خارجی این قدر حمایت کند.

بنظر می رسد سوال آنها این است: مردم ایران خود دچار بیکاری و تورم فزاینده هستند. ایران بخاطر سیاست های خارجی خود و مخصوصا این تردید بین المللی که تهران می خواهد به بهانه استفاده صلح آمیز از نیروی هسته ای به سلاح اتمی دست پیدا کند و در ضمن مخالفت با صلح بین اعراب و اسرائیل و حمایت از گروه های تند رو، تحت تحریم بین المللی است و حتی تقریبا نصف بنزین خود را از خارج وارد می کند. در این شرایط اینهمه پول و سلاح به فلسطینی های حماس و گروه حزب الله لبنان دادن یعنی چه؟ آنهمه ثروت را چرا برای خود ایران و ایرانیان صرف نمی کنید؟ چرا با این سیاست خود باعث می شوید انزوای بین المللی ایران و ایرانی ادامه یابد و طوری که از برخورد منفی دولت محمود احمدی نزاد نسبت به مذاکرات هسته ای با کشور های غربی بر میاید، در آینده نزدیک حتی افزایش پیدا کند؟

امسال «روز قدس» ویزگی دیگری دارد. مخالفان آقای احمدی نزاد که او را متهم به جعل و تحریف جدی نتایج انتخابات خرداد ماه ریاست جمهوری میکنند، گفته اند که جمعه آینده را تبدیل به نمایش نیروی اصلاح طلبان خواهند کرد و حکومت مطلقه را بار دیگر به چالش خواهند کشید. دولت آقای احمدی نزاد و پشتیبانان آن از سپاه و بسیج گرفته تا ولی فقیه که حمایت خود از دولت کنونی را پنهان هم نکرده و نمی کند، مدتها در تردید بودند که امسال بخاطر احتمال رویاروئی با نیروهای مخالف اصولا برگزاری «روز قدس» به صلاحشان هست یا نه. بعد از اینکه آیت الله علی خامنه ای یرگزاری روز قدس را بالاخره تصدیق کرد، هم امید اصلاح طلبان مبنی بر بلند کردن صدای اعتراض خود و هم نگرانی ها از سرکوب دوباره تظاهرات معترضین در این روز از سوی سپاه و بسیج بیشتر شده است.

اما هر چه که شود، در دو چیز دیگر شکی نیست: سه ماه بعد از انتخابات جنبش اعتراض و اصلاح طلبی سرکوب شده، اما همچنان به هستی و فعالیت خود ادامه میدهد و ثانیا اندیشه «نه غزه، نه لبنان، جانم فدای ایران» پا گرفته و مردمی تر از قبل شده است. حتی میر حسین موسوی، نامزد ریاست جمهوری و رقیب اصلی محمود احمدی نزاد در انتخابات، در یکی از مراسم قبل از انتخابات در پاسخ به سوالی مربوط به فلسطین گفته بود که البته باید از مردم فلسطین حمایت کرد، اما خود ما در ایران مشکلات دیگر و مهمتری داریم که باید حل کنیم.



دسته‌ها:یادداشت, رنگارنگ

برچسب‌ها:,