عوارض «بی زبانی» آذربایجانیان ایران

عباس جوادی –  یکی از دوستان خواهش کرد نسخه ای از کتاب «آذربایجان و زبان آن» را که من 23 سال پیش، در سال 1367 نوشته بودم، به او بفرستم. گفتم بسیار متاسفم، تمام نسخه هائی که بعنوان مولف به من داده بودند تمام شده. فقط یک نسخه برای خودم مانده و راستس نمی خواهم آنرا از دست بدهم. فرصتی شد که نگاه دیگری به این کتاب 23 سال پیش بیاندازم.  از نظر زمان و تاریخ و ارقام و غیره، از آن وقت تا کنون البته بسیاری چیز ها عوض شده. اما عجیب و بنظرم بسیار نگران کننده است که واقعیت محرومیت آذربایجانیان از تحصیل به زبان مادری هنوز در همان وضعی است که 23 سال پیش بود. آن وقت ها، یک فصل کتاب این سرلوحه را داشت: «عوارض 65 سال بی زبانی.» حالا میتوانید بگوئید: عوارض 88 سال بی زبانی. احساس من اینست که مردم در مورد حقوق زبان مادری خود 23 سال دیگر اینقدر متین و آرام صبر نخواهند کرد. نگرانی من آن است که تلاش برای رفع این محرومیت مبادا خدای نکرده بصورت انفجاری اتفاق افتد و باعث گسستگی و نفاق و دشمنی ملی گردد. آنچه که مایه تعجب است اینکه مسئولین امر از همان دوران پهلوی گرفته تا کنون، ورای بعضی بیانات جسته و گریخته بعضی دست اندر کاران که هرگز پیگیری نمیشوند، چرا به فکر رسیدگی به این معضلی نمی شوند که رفته رفته غیرفابل تحمل تر شده، از سوئی تعداد کثیری از هموطنان را محروم و خشمگین میکند و از سوی دیگر سامان وحدت و یگانگی ملی را با مخاطره جدی روبرو مینماید. مناسب دیدم متن آن فصل کتاب را به اطلاع شما برسانم. لطفا روی این لینک کلیک کنید: Bizabani



دسته‌ها:رنگارنگ