بازگشت هوای پائیزی به مناسبات ایران و ترکیه

عباس جوادی – بعد از یک دوران ده ساله بهبود چشمگیر مناسبات ایران و ترکیه بنظر میرسد این مناسبات باز رو به سردی گذاشته اند.

پیش از انقلاب اسلامی بسیاری ها با اشاره به سنت مناسبات خوب بین ایران و ترکیه میگفتند که بعد از سال 1639 میلادی مخاصمات جدی بین دو طرف صورت نگرفته. البته این ادعا احتمالا بخاطر تقویت روحیه مناسبات خوب بود زیرا بعد از جنگ 1639 بین عثمانی و صفوی، حد اقل پنج جنگ صورت گرفته که آخرینش جنگ 1821-1823 بین سلطان محمود دوم عثمانی و فتحعلی شاه قاجار بود. یعنی 200 سال است که بین ایران و ترکیه صلح است.

از انقلاب اسلامی ایران به این سو شاید بتوان از سه مرحله در مناسبات ایران و ترکیه سخن گفت:

یکم: از انقلاب اسلامی ایران تا بیست سال بعد که به نظرم آن را میتوان  «پائیزی طولانی» نامید و به این صورت خلاصه کرد: «مناسبات دو طرفه چندان اولویتی تشکیل نمیدهند. مناسبات حسنه را حفظ میکنیم اما رقابت و بهوش بودن از نیات غیر دوستانه طرف مقابل در بطن این مناسبات ادامه دارد.» تا سرکار آمدن حکومت رجب طیب اردوغان، این، عموما سیاست آنکارا بود، در حالیکه تقریبا همه حکومت های ترکیه اولویت درجه اول را به مناسبات با غرب قائل بودند. در این مدت ایران در داخل خود با جنگ عراق و بطور همزمان رادیکالیزه شدن رژیم جمهوری اسلامی، تصفیه مستمر نیرو های داخلی سیاسی و در سیاست  خارجی با رویاروئی با غرب و بخصوص آمریکا و انزوا دست و پنجه نرم میکرد. این در حالی بود که ترکیه از سوئی تلاش خود را برای حفظ و بهبود مناسبات با غرب (ادامه عضویت فعال در ناتو و کوشش برای عضویت اتحادیه اروپا) ادامه میداد و از سوی دیگر شدیدا سرگرم مبارزه با حزب کارگران کردستان (پ.کا.کا.)  و تروریسم مربوط به آن بود.

ایران ترکیه را متهم میکرد که میخواهد در جریان جنگ ایران و عراق از سوی ناتو کردستان عراق را اشغال کند. در مقابل، ایران در سال 1982 شروع به پشتیبانی پنهانی از پ.کا.کا.  کرد و اجازه داد کرد های جدائی خواه ترکیه برای عملیات تروریستی خود از خاک ایران استفاده کنند و در عین حال بعضی گروه های بنیاد گرای اسلامی کرد ترکیه را مورد حمایت خود قرار داد. ایران در ضمن در سال 1982 بنیاد «همکاری استراتژیک» با سوریه را نهاد و با این اقدام وارد «ضدیت منافع» با ترکیه شد. در این مرحله، جنبه دیگر رقابت ایران و ترکیه بعد از فروپاشی اتحاد شوروی و کوشش هم ایران و هم ترکیه برای برقراری روابط خوب با کشور های نو استقلال قفقاز و آسیای میانه بود که در این دوره ایران نگران بود که افزایش نفوذ ترکیه در این دو منطقه باعث تقویت آمریکا و در عین حال نیرو گرفتن جریانات پان ترکیستی در همسایگی خود شود.

دوم: مرحله «بهاری کوتاه» از سرکار آمدن حکومت اردوغان در ترکیه تا اواخر سال 2010 که همزمان است با تعریف دوباره اولویت ها در سیاست خارجی ترکیه. طبق این سیاست، آنکارا می بایستی در عین حال که همچنان به حفظ و بهبود مناسبات با غرب اهمیت درجه اول میدهد، با کشور های همسایه (بخصوص ایران، سوریه، عراق، و سه کشور قفقاز جنوبی: آذربایجان، گرجستان و ارمنستان) و کلّا تمام منطقه نزدیکترین روابط ممکن را داشته باشد. نزدیکتر شدن به حکومت محلی و در عمل مستقل کردستان عراق، فعال تر شدن نقش آنکارا در حل بحران های داخلی عراق پس از سقوط صدام، بهبود مناسبات با سوریه و تلاش برای میانجیگری بین سوریه و اسرائیل و همچنین ایران و آمریکا، تلاش برای حل مشکلات با ارمنستان و بهبود مناسبات با روسیه، گرجستان و یونان و همچنین لغو ویزای توریستی برای شهروندان روسیه، آذربایجان و سوریه از ویژگیهای این دوره در سیاست خارجی ترکیه است.

در ضمن روی کار آمدن حزبی با گذشته اسلامی در ترکیه و دولتمردانی که بهرحال از نقطه نظر تهران «مومن» هستند، پشتیبانی آشکار آنکارا از فلسطینی ها و حتی حماس در مقابل اسرائیل و لحنی «میانه رو» تر در رویاروئی ایران و آمریکا در تهران باعث ایجاداحساس نزدیکی بیشتری نسبت به ترکیه شد.

سوم: اما در یکی دو سال اخیر ظاهرا ایرانی ها به این نتیجه رسیدند که حکومت ترکیه به هر حال آن چه که تهران میخواهد نیست. در این مورد، «بهار عربی» نقش بزرگی بازی کرد. در نتیجه خیزش های آزادیخواهانه در کشور های عربی، ترکیه از همه آنها با درجه ای روز افزون حمایت کرد. در حالیکه رهبران ایران بهار عربی را بعنوان بخشی از «انقلاب اسلامی» در این کشور ها ترسیم میکردند، ترکیه به جنبه آزادیخواهانه آنان تکیه کرد و با تاکید بر انتخابات آزاد و تشکیل موسسه های دمکراتیک گفت که رهبران این کشور ها نمی توانند بخاطر ماندن در حکومت، مردم خود را سرکوب کنند. آن چه که بخصوص مورد خشم تهران شد این بود که آنکارا حمایت خود از جنبش های مردمی کشور های عربی را به همه این کشور ها، از جمله به رژیم بشار اسد درسوریه، یعنی تنها «متحد استراتژیک» تهران هم تعمیم داد. نکته دیگری که باعث نگرانی تهران شد رضایت ترکیه با استقرار سپر دفاع موشکی ناتو در ترکیه بود که گفته میشود اساسا بر ضد حملات احتمالی ایران به کشور های منطقه برنامه ریزی شده است.

به همین جهت بنظر من میتوان ادعا کرد که در یکی دو سال گذشته آن مرحله بهبود نسبی اما چشمگیر مناسبات ایران و ترکیه به پایان رسید. احتمالا در نتیجه همین بازگشت به سردی دوباره مناسبات است که امروزه در ترکیه بسیاری ها بر آنند که ایران حمایت از تروریست ها و جدائی طلبان مسلح کرد این کشور را از سر گرفته است. نشانه ای که اغلب مطرح میشود خبر بازداشت مراد کاراییلان نفر دوم پ.کا.کا. از سوی سپاه پاسداران در کردستان عراق و بعد تکذیب خبر از سوی مقامات ایرانی و قطع عملیات مسلحانه پژاک، یک گروه تروریستی کرد های ایران در داخل ایران است که تا این اواخر از عراق به موضع های ایران در شیار مرزی حمله میکرد. پژاک در ترکیب سازمانی فرامرزی بنام «اتحاد جمعیت های کردی» (کا. ج. کا.) عبارت از گروه های کردی ترکیه، ایران و سوریه، متحد و متفق پ.ک.ک است. تفسیر تحلبل گران ترک آن است که ایرانی ها بعد از مذاکره و توافق با نفر دوم پ.کا.کا. او را آزاد کرده اند. مقامات ایرانی این گونه خبر ها را تکذیب کرده اند.

اگر تشبیه های «پائیزی طولانی»، «بهاری کوتاه» و «بازگشت پائیز» در مورد مناسبات ایران و ترکیه چندان دور از واقعیت نباشد، میتوان به جرات گفت که در این مناسبات مدتهاست که «زمستانی» سخت به معنای جنگ گرم و یا سرد موجود نبوده، اما در عین حال کسی هوای گرم و دلپذیر تابستانی را هم تجربه نکرده است.



دسته‌ها:رنگارنگ

برچسب‌ها:,