
All seven Bahá’ís who have been arrested, six of them in early-morning raids on 14 May 2008. Seated from left, Behrouz Tavakkoli and Saeid Rezaie, and, standing, Fariba Kamalabadi, Vahid Tizfahm, Jamaloddin Khanjani, Afif Naeimi, and Mahvash Sabet.
عباس جوادی – بنظر بنده ظلم و اجحافاتی که به هموطنان بهائى ما در این 200 سال گذشته و بخصوص در دوره جمهوری اسلامی بدست خود دستگاه دولت شده چیزی است که هیچ گروه و طبقه اجتماعی، هیچ قوم و مذهب دیگری تجربه نکرده و نمیکند. این وضع همه و تک تک ایرانیانی را که قدری انسانیت و انصاف وعطش عدالت و برابری حقوق همه انسانها را صرفنظر از قومیت و نژاد و زبان و فرهنگ و دین و مذهب دارند مکلف میکند بطور آشکار و بدون «اما و اگر» به دفاع از این هموطنان مظلوم برخیزند.
در اینجا موضوع بر سر آئین و دین بهائی نیست. این، اختيار هر كس هست که به چه چیزی باور دارد. موضوع بر سر اجحافاتی است که به یک گروه از انسان ها و شهروندان این مملکت میشود – آن هم نه بخاطر اینکه آنها کاری علیه دولت و مملکت انجام داده و میدهند، نه بخاطر مخالفت و مبارزه آنها علیه دولت، نه بخاطر اینکه آنها با این یا آن حکومت و رهبر و وزیر و وکیل و حزب و گروه و ایدئولوژی مخالفت میورزند، نه بخاطر اینکه میخواهند نظام حکومتی مملکت را تغییر داده نظام مورد علاقه خود را جایگزین آن کنند، بلکه صرفا و صرفا بخاطر آئین و دینشان، فقط بخاطر اینکه این دین و آئین مورد قبول حکومت و اندیشه مطلقیت گرای حاکم نیست. اینهمه ظلم صرفا بخاطر اینست که رژیم این دین را بعنوان دین و آئین قبول ندارد و آنرا مطرود میشمارد، چیزی که باید از صحنه عالم پاک کرد. اینهمه ظلم بخاطر آنست که حکومتداران نمیتوانند بپذیرند که اگر شخص و یا گروهی طبق قانون دست به خشونت و فعالیتی ضد قانونی علیه نظام یک کشور و دولتی نمیزند و فقط به چیزی غیر از دین و مذهب حاکم باور دارد، تائید حکومت و دولت نمیتواند معیاری برای جواز زندگی و مرگ، کار، استخدام، امرار معاش، تحصیل، ازدواج، گرفتن حقوق در مقابل کار، بازنشستگی و حتی دفن معمولی هم آئین های خود در آرامگاه های خود باشد.
هموطنان بهائی ما در هر کدام و تک تک این موارد مورد فشار و اجحاف و ظلم هستند. از حق تحصیل، استخدام، گرفتن حقوق و بازنشستگی و اجرای آئین خود و حتی دفن اموات خود محرومند. هیچ گروه دیگری در ایران با این درجه مظاعف محرومیت و مظلومیت مواجه نیست: نه مسیحیان و یهودیان بخاطر دینشان، نه کُرد ها و تُرک ها بخاطر قومیت و زبانشان، نه بلوچ ها و ترکمن ها بخاطر مذهبشان و نه زنان جامعه بخاطر جنسیتشان.
خانم مهوش ثابت و شش نفر دیگر از نمایندگان آئین بهائی که در سال 2008 دستگیر و حبس گردیدند نه تظاهراتی علیه حکومت انجام داده بودند و نه بر علیه حکومت چیزی گفته و نوشته و نه کوچکترین جنایتی مرتکب شده بودند. تنها گناه و اتهام آنها بهائی بودنشان بود و هست. این هفت نفر و عده دیگری که در این بین به «جرم» بهائی بودن بازداشت و حبس شده اند هنوز در زندانند و زندگی ما در بیرون از زندان های ایران، در بیرون از کشور ایران همچنان به روال همیشگی خود ادامه دارد.
آیا احساس شرم و غضب نمیکنیم؟
دستهها:رنگارنگ
شما باید داخل شوید برای نوشتن دیدگاه.