کلمات خارجی در فارسی و ترکی

AZ FA
TU

عباس جوادی – اصلا لازم نیست ناراحت شوید که فارسی و یا ترکی که شما بکار میبرید حاوی کلمات و ترکیبات زیادی از زبان های دیگر است. این، چیزی طبیعی هست و بجز زبانهای منزوی در مناطق دور افتاده، تقریبا در همه زبان ها مشاهده میشود. بنابریان سعی نکنید این کلمات را با کلمات و تعابیر باصطلاح «سره» و «تمیز» که ظاهر «خودی» هستند عوض کنید. این کارفقط فهم زبانی را که بکار میبرید مشکل خواهد کرد.

با اجازه ميخواهم چند نمونه از رسانه هاى پر مشترى تهران، استانبول و باكو را نشان بدهم. با ماركر هايلايت كنم كه كدام كلمه ها «غير خودى» اند. ياد روزگارى افتادم كه در آلمان در دانشگاه كار ميكردم. اگر دوستان آكادميك سابق بنده بفهمند چرا اينكار راميكنم به ريشم خواهند خنديد. خوب اين بحث چه اهميتى دارد؟ تازه اهميت داشته باشد هم موضوعى دانشگاهى است. چرا بين ما ايرانيها تبديل به مسئله اى مهم و اعتقادى شده؟

خوب، بيا و به آدم هاى معمولى كشور هاى معمولى بفهمان كه چرا اين موضوع و مطالبى مشابه با آن رگ غيرت ما ها را پر از خون ميكند.

بعضی دوستان «غیور» فارسی زبان ایران گیر داده اند که ترکی آذری و کلا ترکی اساسا مخلوطی از زبانهای خارجی است. در سوی دیگر دوستان «غیور» ترک زبان هم میگویند فارسی نصفش عربی است. البته با این ادعا ها نه آن طرف و نه این طرف نیت بحث علمی ندارند. فقط میخواهند طرف مقابل را نفی کنند و برای زبان خود با این ترتیب امتیازی قائل شوند.

من این موضوع را ده بار در جا های دیگر گفته ام و با این مثال هم یک بار دیگر روشن میشود. به شما اطمینان خاطر میدهم که قصد بخصوصى در انتخاب متن ها نداشتم. از همین یک روز یعنی جمعه 26 ژوئیه به سه سایت پرخواننده ایران، جمهوری آذربایجان و ترکیه رفتم و سه مقاله عادی (یعنی نه شعر و فولکلور، نه زیاد تخصصی و تکنیکی) را انتخاب کردم. از هر مقاله 163 کلمه گرفتم و کلمات «غیر خودی» را در متن با رنگ زرد معین کردم.

میدانید نتیجه چی است؟ درصد کلمات خارجی در هر سه زبان کم و بیش مشابه است. فارسی کمی بیشتر است.

ترکی آذری: 62 کلمه، فارسی 71 کلمه و ترکی ترکیه 60 کلمه خارجی یعنی در صد کلمات خارجی و یا در اصل خارجی میشود:

ترکی آذری: 38.0 در صد، فارسی 43.5 در صد و ترکی ترکیه 36.8 درصد.

فكر كنم درمورد هر سه زبان تركى آذرى، فارسى و تركى تركيه ميتوان بصورت متوسط و در متون متوسط رسانه هاى خبرى معاصر ادعا كرد كه سهم كلمات خارجى در هر كدام از اين زبانها با محاسبه احتمال نوسان يكى دو درصدى حدودا 40 در صد است.

«کلمات خارجی» هم که میگوئیم انواع و اقسام مختلفی دارند. مثلا کلمه «کتاب» عربی است و ما 1400 سال است هم در فارسی و در ترکی آن را بکار میبریم. آیااین کلمه هنوز «خارجی» بحساب میاید؟ شخصا بنظر بنده نخیر. اینها را ما هزار سال بیشتر است که مستحيل و خودی کرده ایم. بعضی ها مانند «دانشگاه»، «اوکول» (مدرسه به ترکی ترکیه) و یا «تلفن» نسبتا جدید اند. فرق نمیکند اصل این یا آن کلمه فارسی، ترکی و یا مانند كلمه «تلفن» و «تلويزيون» لاتين و يونانى باشد. بعضى لغات هم از انگليسى و يا فرانسوى گرفته شده اند. بعضی ها هم مانند «سیم کارت» خیلی جدید اند. هر كلمه جديد را هر زبان يا با تغييراتى كوچك به بنيه خود قبول ميكند يا نميكند، چه آن كلمه «خودى» باشد و چه نباشد.

البته وابسته به اینکه چه نوع متنی را و از کجا و مربوط به کدام تاریخ و نویسنده انتخاب میکنید این ارقام فرق میکنند. از اين جهت اين آمارى كه من گرفته ام علمى نيست. اصولا هم روش قطعى و علمى مدللّى براى اينكار وجود ندارد و علتش هم همان محدوديت هائى است كه هر نوع آمار گيرى را مشروط ميكند. در ضمن احتمال يكى دو درصد نوسان هر كدام از سه رقم در اثر اشتباه و يا محاسبه فلان نوع كلمه در يكى و حساب نكردن كلمه اى همنوع در زبان ديگر هم هست كه البته كلّ نتيجه را چندان تغيير نميدهد. با وجود همه اين احتمالات و محدوديت ها این آمار یک تصور عمومی بدست میدهند که آنچه را که قبلا هم عرض کرده بودم تصدیق میکند. طبیعتا یک محاوره بین مردم عادی کوچه و یا شعر فولکلور کلمات خارجی کمتری دارد تا مثلا یک گزارش تکنیکی و یا مالی.

ميخواهم در نتيجه نشان بدهم كه درست است. هم فارسى و هم تركي بخش قابل توجهی از واژگانشان يا عربى است (فارسى) و يا فارسى و عربى (تركى) ولى اين هيچ چيز بدى نيست. همه زبانها از همديگر متاثر شده اند، يكى بيشتر و ديگرى كمتر. عربى تاثير بمراتب كمترى از فارسى و تركي گرفته. تاثير لاتين و يونانى به آلمانى و انگليسى و فرانسوى بمراتب بيشتر از تاثیر فارسی بر عربی است . اين که فارسی اینهمه لغت از عربی گرفته و یا فرانسه از لاتین و یونانی گرفته برای فرانسه و يا فارسى عيب نيست و اینکه ترکی آنهمه لغات از عربی و فارسی و زبانهای اروپائی گرفته برای ترکی ننگ نیست و یا نه برای فارسی و نه برای عربی و زبانهای اروپائی هم مایه فخر فروشی نیست.

اینها روند طبیعی و بین المللی بین زبانها و فرهنگ هاست و خدا را شکر که ما منزوی و جدا از دیگران نیستیم و با زبان و فرهنگ دیگران مبادله لغت و واژگان داریم.

ميدانم كه با اينهمه، خيلى ها از نظريات هميشگيشان تخفيف نخواهند داد. ولى من هم گير داده ام كه نظرم را عرض كنم.



دسته‌ها:زبان و ادبیات