بیزیم تورکی – ترکی ما

BT1

عباس جوادی

زبان ما

در سال 1342 صمد بهرنگی نقدی بر «دستور زبان کنونی آذربایجان» عبدالعلی کارنگ نوشت. این اثر مرحوم کارنگ احتمالا اولین دستور زبان ترکی آذری است که در ایران دوران پهلوی چاپ شده بود. در آن نقد مرحوم بهرنگی ضمن تحسین از کتاب آقای کارنگ میگوید کتاب های زبان ترکی ما باید منعکس کننده واقعی طرزی باشد که ما صحبت میکنیم نه آنچه در کتابها مینویسند. مثلا در جائی بهرنگی مینویسد: «در زبان کنونی آذربایجان ما «با اسب» را «آت ایله» نمیگوئیم بلکه «آتینان» میگوئیم. «آت ایله» را میتوان در نوشته های مانده از دیگران پیدا کرد.»

این، بحث درازی است. هر زبان البته نوعی برای کتابت و نوشتار و انواع مختلفی برای گفتار و محاوره دارد. خود همین ها هم به انواع مختلف از نظر محل و زمان تقسیم میشوند. 40 سال پیش در ایران لغتنامه ترکی آذری اصلا پیدا نمیشد. حالا هم خود ایرانی ها چندین لغتنامه نوشته اند، هم لغتنامه های چاپ کشور های دیگر در دسترس است و هم در اینترنت میتوان لغتنامه های مختلف را دانلود کرد (اگر چه لغتنامه های اینترنتی مجانی اکثرا ناقص هستند). اکثریت قریب به اتفاق این لغتنامه ها مبتنی بر ترکی آذری «استاندارد» هستند که بیشتر نوع نوشتاری زبان، آن هم متاثر از ترکی جمهوری آذربایجان و ترکیه است در حالیکه همه ما میدانیم که مثلا در تبریز و یا اورمیه و اردبیل مردم در صحبت روزمره و واقعی خود طور دیگری حرف میزنند و مثلا «آت ایله» نمیگویند.

در بسیاری کشور ها لغتنامه های زیادی برای زبان استاندارد داریم. در بعضی مملکت ها در عین حال برای لهجه های مختلف محلی (مثلا شهر ها و منطقه های مختلف) لغتنامه های جداگانه نوشته و منتشر کرده اند و یا فرق های آن لهجه با نوع استاندارد را تحلیل نموده اند که از نظر ثبت و حفظ آن لهجه ها جالب و مهم است. من شاید اشتباه میکنم. اما من هیچ حائی ندیده ام که فرهنگ واژگان لهجه تبریزی و یا اردبیلی ترکی بطوری جدی و فراگیر تهیه و منتشر شده باشد در حالیکه مثلا ترکی نبریز واقعا ویژگی های لغوی، دستوری و آوائی خود را دارد.

در ایام جوانی من دفترچه ای درست کرده بودم شامل لغاتی که مخصوص تبریز و دور و بر آن هستند و یا کلا در آذربایجان ایران بکار برده میشوند و در شمال و یا ترکیه این لغات را اصلا نمیشناسند و یا در خو د آذربا یجان ما به آن معنی رایج رایج نیستند اما وجود دارند ولی کاربردشان بتدریج کمتر و محدودتر میشود و احتمال کاملا ازبین رفتنشان هستند ویا لغاتی که ما بکار میبریم و در ترکی ترکیه و یا ترکی باکو هم بکار برده میشود اما ما در تلفظ آنها را تابع قوانین کاملا دیگری میکنیم که ویژگی های خود را دارند.

من مدتی پیش در یک مقاله از این موضوع نوشتم و از خوانندگان «چشم انداز» دعوت کردم که هرچه از این قبیل لغات میدانند بنویسند و بفرستند تا جمع کنیم چونکه بنظرم حیف است اینها گم و گور شوند. اما استقبال چندانی از این دعوت نشد. حتی مدتی بعد یک سایت مخصوصی به نام «تبریز تورکوسی» باز کردم که امکان آن را میداد که کاربران خود لغاتی را که میدانند و میخواهند مستقیما در آنجا وارد کنند. آن هم باصطلاح «نگرفت». حیف.

بنظرم فقط با «حلوا حلوا گفتن دهان شیرین نمیشود» و حفظ و تقویت زبان مادری فقط با شعار و یا انتقاد از حکومت عملی نیست. البته آن جنبه و لزوم تحصیل زبان مادری نقش مهمی بازی میکند و کلید اصلی این کار هم در اراده سیاسی و اجرائی حکومت هاست – صرفنظر از اینکه این حکومت ها به چه گروه و سیاستی وابسته باشند. اما ما نمیتوانیم و نباید منتظر این تغییر و تبدیل تمایل حکومت بنشینیم بدون اینکه کاری عملی و مفید انجام دهیم.

گروه «بیزیم تورکی - ترکی ما» در فیس بوک - کلیک کنید

گروه «بیزیم تورکی – ترکی ما» در فیس بوک – کلیک کنید

مشکلات راه

کسانی که خواهان حفظ و تقویت زبان مادری هستند باید خود نمونه خوب دانش زبان و نوشتن و خواندن درست و روان باشند. شعار دادن و قربان صدقه زبان مادرى رفتن آسان است. اما نشانه نخست علاقه به زبان مادرى اين است كه آدم خواندن و نوشتن آن را ياد بگيرد – آن هم خواندن و نوشتن زبان و لهجه ای را که خواهر و برادر و دوست و همسایه و همشهری و هموطن ترک زبان و آذربایجانی ما میفهمد و بکار میبرد و به قول مرحوم بهرنگی «مانده از دیگران» نیست. متاسفانه بعضى ها كه بيشتر از همه داد و بيداد ميكنند يا نميتوانند بطور درستى به ترکی خودمان بنويسند و بخوانند و يا تركى تركيه و يا باكو را تقليد ميكنند. در این زمینه، طوری که بعدا خواهیم دید، اگر در نوشتن و خواندن زبان ترکی آذربایجان ایران بیش از حد تحت تاثیر لغات، جمله سازی و تلفظ (1) فارسی (2) و یا ترکی ترکیه (3) و یا ترکی رایج جمهوری آذربایجان قرار بگیریم، در عمل آن هرج و مرجی که فعلا در این زمینه مشاهده میکنیم، بیشتر هم خواهد شد.

اگر به سایت ها و بخصوص شبکه های اجتماعی و فوروم ها و حتی روزنامه های ترکی آذری نظری بیاندازید چند تمایل مختلف و حتی ضد هم خواهید دید که:
١ – زبان نوشتاری بعضی ها از نظر واژگان و جمله سازی تقریبا سراسر فارسی است با یکی دو کلمه به ترکی، مثلا «وقتی که من وارد استادیوم اولدوم…».

٢ – از سوى ديگر بعضى ها که احتمالا مدت زیادی در ترکیه مانده اند بعضی واژگان و جمله سازی های مخصوص این کشور را بکار میبرند که برای آذربایجانیان ایران نامانوس و غریبه است. در ضمن این هموطنان اغلب از الفبای لاتین هم استفاده میکنند که کار را برای اکثریت بزرگ آذربایجانیان ایران حتی مشکل ترهم میکند، مانند:

Azerbaycan’lı gazeteci ve eylemci Erdebil istixbaratına çağırıldı.

٣ – و بالاخره مشكل ديگر استفاده بی مورد از واژگان و تعابیر مخصوص جمهوری آذربایجان است که در آذربایجان ایران رایج نیستند و اگر شما از آن ها استفاده کنید مخاطب آذربایجانی – ایرانی، شما را نخواهد فهمید و یا احساس خواهد کرد که این، لهجه ای «غیر خودی» است مانند: «زنجان شهرینده بین الخلق آنا دیلی گونو ایله باغلی آکسیا کئچیریلمیشدیر.» و یا: «نوروز بايرامی بيزيم ان اسکي و ان طنطنه‌ لي بايراميميزدير».

حالا شما تصور كنيد كه اگر اكثريت بزرگ آذربايجانيان ترك زبان كه در تركيه و يا باكو نبودند چنين جملاتى را از شما بشنوند حتى اگر با حدس و گمانه زنى اين جملات را بفهمند در مورد كسى كه اين جور صحبت ميكند چه فكرى خواهند كرد و بقول مرحوم بهرنگى چقدر او را «خودى» حساب خواهد نمود؟

٤ – یک عده دیگر به لهجه های غیر استاندارد شهر های مختلف مثلا تبریز و یا اردبیل مینویسند (مانند: «اوننان سورا گئددوخ گؤراخ نا وار نه یوخ…»). این طرز نوشتن در مقایسه با مدل های قبلی بیشتر منعکس کننده «زبان خود ما»ست و خیلی ها هم هستند که علاقه دارند ببه لهجه محلی شهر و روستای خود بنویسند اما مشکل این طرز نوشتن در آنست که استاندارد نیست یعنی طرزی نیست که لزوما همه ترک زبان های آذربایجان ایران آن را «زبان خودشان» بدانند.

حالا برای مقایسه مثلا یک نگاهی بکنید به یک نمونه ای از «حیدر بابایا سبلام» مرحوم استاد شهریار:

شال ایسته دیم من ده ائوده آغلادیم
بیر شال آلیب ، تئز بئلیمه باغلادیم
غلام گیله قاشدیم ، شالى ساللادیم
فاطمه خالا منه جوراب باغلادى
خان ننه مى یادا سالیب ، آغلادى

احتمالا همگی قبول خواهیم کرد که این، یک نمونه استاندارد، روان، قابل فهم برای ما و«زبان خودی ما» با واژگان و جمله سازی ترکی آذری ایران است.

اما خواندن و نوشتن ترکی آذربایجان ایران نمیتواند محدود به فولکلور و ادبیات روستا باشد. در این زمینه به کار جدی، مطالعه و خواندن و نوشتن، ثبت، و کار نشریاتی احتیاج مبرم است، آن هم نه (ویا نه فقط) محاوره روزمره، شعر و ادبیات بلکه در باره زبان، ادبیات، سیاست، تاریخ، علوم مدرن و غیره. یک مطلب مهم دیگراینست که برای ما که زبان مادری خود را تحصیل نکرده ایم نوشتن و خواندن شعر و ادبیات سنتی و فولکلوریک به درجه نوشتن، ترجمه کردن و یا خواندن و فهمیدن مطالب علمی و تخصصی مشکل نیست و همه ما میدانیم که وقتی مثلا در باره تاریخ و سیاست و یا پزشکی و مهندسی صحبت میکنیم بیشتر کلمات و جمله سازی های فارسی بکار میبریم چون مترادف های اغلب لغات فنی و تخصصی را به ترکی آذری ایران نداریم و بنا براین از تعابیر فارسی استفاده میکنیم و یا اگر خیلی علاقه داشته باشیم که لغات ترکی بکار بریم به سراغ لغات و تعابیر جمهوری آذربایجان و ترکیه میرویم (مانند «حجیره» بمعنای «سلول» در بیولوژی، «گراماتیکا» بمعنای دستور زبان و یا «اوخول» به معنای مدرسه) که برای مردم خود ما نا آشناست.

سه معیار اصلی

من هنوز مانند 25 سال پیش فکر میکنم سه معیار اصلی برای پیشرفت و استحکام وضع اجتماعی یک زبان وجود دارد: (1) الفبا، (2) استانداردیزاسیون و (3) مدرنیزاسیون. تمام مشکلاتی که در بالا ذکرگردید هر کدام به نوعی مشمول یکی از این سه گروهبندی میشود. طوری که در مقالات دیگری هم سعی کرده ام توضیح بدهم ریشه اصلی این مشکلات البته و بیشک در آنست که زبان ترکی آذربایجان در مدارس ایران تدریس نمیشود. این، مربوط به سیاست حکومت هاست و معلوم نیست کدام حکومت ایران و کِی به این نتیجه خواهد رسید که تحصیل زبان مادری برخلاف تصور حاکم، نه باعث جدائی و تفرقه بلکه وحدت و برابری بیشتر مردم یک کشور خواهد شد.

شور و شوقی که بسیاری از روشنفکران ترک زبان آذربایجان ایران امروزه در حفظ و تقویت زبان مادری خود نشان میدهند بخصوص اگر مشکلات و محدودیت های سیاسی در نظر گرفته شود، بسیار تقدیر آمیز است. اما نگرانی من آنست که اگر این کوشش ها (بخصوص در عصر اینترنت که هیچ کنترل و هماهنگی در آن موجود نیست) مشکلاتی را که در بالا ذکر شد در نظر نگیرند در نهایت در شرایط عدم امکان تحصیل به زبان مادری، میتوانند حتی به هرج و مرج بیشتر در استفاده از زبان ترکی آذربایجان در ایران منجر شوند.

———————————

این سایت را هم ببینید:

بیزیم تورکی – ترکی ما



دسته‌ها:زبان و ادبیات

برچسب‌ها:, , ,