تات و ترک

استاد دکتر جواد هیئت

دکتر جواد هیئت

طبق نوشته تاریخ بیهقی، وقتی طغرل بیگ سلجوقی سلطان مسعود غزنوی را شکست داده در سال 1040 در نیشابور همچون «پادشاه خراسان»  تاجگذاری می کند، اشراف و علمای شهر را دعوت کرده با آنها مشورت می کند. سلطان جدید خراسان در جواب به توصیه های قاضی صاعد که مهم ترین شخصیت نیشابور بود، می گوید: ما اشخاصی بیگانه ایم و عادات تازیکان (تاجیکان، غیر ترکان) را نمی دانیم. قاضی نصایح خود را از ما دریغ ندارد(1).

این دورۀ نخستین کوچ اصلی قبایل ترک زبان به ایران و آناطولی بود که با همه فراز ها و نشیب های خود، در عین حال آغاز همزیستی، امتزاج و اختلاط آنها هم بود.

مرحوم دکتر جواد هیئت می نویسد: «از اقوام ترک، اوغوز ها بیشتر با ایرانی ها در تماس بودند و اختلاط و نزدیکی آنها به حدی بود که سایر اقوام ترک برای اوغوز ها می گفتند: «باش سیز بورک اولماز، تات سیز تورک اولماز» یعنی: سر بی کلاه و ترک بدون تات نمی تواند باشد (تات=ایرانی).» دکتر هیئت «دیوان لغات ترک محمود کاشغری» را همچون منبع این گفته و معنی می دهد (2).

فاروق سومر در کتاب «نقش ترکان آناطولی در تشکیل و توسعه دولت صفوی» می نویسد: «در زمان صفویان جمعیت های ترک با نام «ترک» از فارس ها و دیگر عناصر جدا می شدند. در کتاب ها در برابر لفظ «ترک» مثل سابق از لغت «تاجیک» (جمع: تاجیکان و تاجیکیه) استفاده میشد، ولی ترکان در بین خود (برای فارسی زبان ها) لغت متداول «تات» را بکار میبردند»(3).

در فرق میان «تاجیک» و «تات»،  «تاجیک» تعبیری است که در ایران شرقی به ایرانیان فارسی زبان گفته میشد یعنی هر کسی که از اقوام ترک ویا از اعراب نبود که  در آن زمانها برای فتح از کشور های عربی به خراسان و  آسیای مرکزی آمده بودند. در مقابل، بنظر می رسد منظور از «تات» هم که در نقل قول فوق در مورد گروه دیگر مردم آذربایجان در دولت صفوی دیدیم، به مردمی  گفته می شد که بومی خود آذربایجان بوده اند و زبان و یا لهجه های ایران غربی مانند آذری باستان، تاتی و تالشی را تکلم می کرده اند و نه ترکی. این تفکیک ظاهرا باقیمانده از دورانی است که کوچ و اسکان قبایل ترک به آذربایجان، و آناطولی (همراه و بعد از سلجوقیان) هنوز پدیده ای بسیار قدیم  و فراموش شده در حافظه مردم نبود.

اما آثار این قبیل تفکیک ها، مقایسه ها و تشبیه ها در باره تات و ترک  که در کنارهمدیگر زندگی می کردند و با همدیگر می آمیختند، هنوز در ضرب المثل های ترکی آذری موجود است.

در ضرب المثل ها و اشعار مردمی ترکی آذربایجان هم که دقت کنید از تعبیر «تاجیک» به ندرت استفاده میشود و یا هیچ استفاده نمی شود و در مقابل «ترک» («تورک») همیشه تعبیر «تات» گذاشته می شود و مثلا تعبير «فارس» و یا «تاجیک» اصلا دیده نمی شود. چند مثال:

تاتین گلیشی، تورکون گئدیشی – ترجمه: مهمان آمدن تات خوش آیند است و رفع مزاحمت ترک.

تاتی دؤیسه ن آقچا چیخار، کوزه ری دؤیسه ن بوغدا – ترجمه: تات را بکوبی (بزنی) پول درآید و سنبل را بکوبی گندم.

تورکون بودور بودوری تاتین جانین آلیر – از های و هوی و بگیر بگیر ترک، تات قالب تهی کند.

هانسی تاتین کتابیندادیر! – در کدام کتاب و دین تات این را نوشته اند؟ نظیر: در کدام مذهب و آئینی هست! توضیح: چادرنشین ها، تات ها (شهر نشین ها) را عاقل و اعلم و نوشته آنان را وحی منزل می دانستند.

ترکی آت ییخار، تاتی ات – ترک را اسب از پا درآورد، تات را گوشت (چاقی) (4).

————————–

زیر نویس ها:

1. به نقل از کامران گورون در تاریخ ترکان و دولت های ترک (به ترکی ترکیه)، آنکارا 1981، ص 306-309

2. فاروق سومر در کتاب «نقش ترکان آناطولی در تشکیل و توسعه دولت صفوی»، ص 9، تهران 1371

3. دکتر جواد هیئت: سیری در تاریخ زبان و لهجه های ترکی، چاپ سوم، تهران 1380، ص 5

4. همه ضرب المثل ها و توضیحات آنها از علی اصغر مجتهدی: «امثال و حکم آذربایجان – ترکی دیلینده مثللر»، تبریز 1334 شمسی. ضرب المثل های ترکی آذری را در سایت تورکی مثللر (کلیک کنید) هم می توانید مطالعه کنید

———————————–

(نشر نخست: اکتبر 2014)



دسته‌ها:ترکیه، جمهوری آذربایجان و آسیای میانه, زبان و ادبیات

برچسب‌ها:,