اکثریت قبایل ترک زبان آسیای میانه، چین و سیبری جنوبی قبل از قبول اسلام در قرن هشتم میلادی هنوز یکجا نشین نشده بودند و ادبیات مکتوب نداشتند اگرچه ادبیات شفاهی ترکی از جمله افسانه هائی از قبیل «ماناس» و «دده قورقود»، ضرب المثل ها و اشعار ساده و ابتدائی که منعکس کننده زندگی قبیله ای کوچندگان ترک بودند پیش از اسلام رواج یافته است. میان قرن های نهم و یازدهم میلادی یعنی حدودا سال های 800-1000 اولین آثار ترکی از جمله «دیوان لغات الترک» نوشته محمود کاشغری و «قوتادقو بیلیگ» تالیف یوسف خاص حاجب (هر دو در سال های 1000) در دولت قراخانیان (شینجان، کاشغر امروزی در چین) تالیف شده اند.
«نخستین متصوفین ادبیات ترکی» اثر مرحوم فواد کوپرولو (1880-1966) جزو آن دسته از آثار پایه ای و انگشت شمار است که طرز فکر و تالیف اکثر مورخین ادبیات معاصر ترکی را تحت تاثیرخودقرار داده است. این کتاب که در سال 1918 تالیف و یک سال بعد برای اولین بار چاپ شد، ادبیات و فرهنگ ترکی بعد از اسلام را از دوره آسیای میانه، مهاجرت ترکان به ایران و آناتولی (روم شرقی) و دیگر نقاط دنیا شرح میدهد.
«استاد اعظم» فواد کوپرولو در همین کتاب خود در باره ادبیات ترکی پیش از اسلام میگوید :
ادبیاتی که ترک ها در دوره پیش از اسلام بوجود آورده اند، بغیر از بعضی ترجمه های بی اهمیت که از آثار چینی، هندی و ایرانی انجام گرفته، اصولا عبارت از اشعار مردمی بوده که با ساز سروده میشدند.اصولا در آن دوره در تمام سطوح زندگی و موسسه های اجتماعی ترکان، در زبان، دین، اخلاق، عادات و امور حقوقی آنها نوعی جوهر اصیل «ابتدائی» وجود داشت که روح و شخصیت قومی ترک ها را نشان میداد. اگرچه فرهنگ چین، هند و ایران در برخی زمینه ها شروع به تاثیر گذاری بر جوامعه ترک کرده بود، این حلول و تاثیر بسیار «محدود» و «سطحی» بوده قادر نشده بود که از مرکز به محیط، یعنی از افراد منور و روشنفکربه طیقات گسترده مردم گسترش یابد و با این ترتیب تاثیری واقعی بر آنها بگذارد (كوپرولو، ص ٥٧).
باید گفت که در مقابل، زندگی کوچندگی قبایل ترک در آسیای میانه که حتی تا مدتها بعد از قبول اسلام طول کشیده، زمینه ایجاد یک ادبیات فوق العاده غنی شفاهی و از جمله شعر، افسانه و مثل را بوجود آورده است که باز بگفته کوپرولو در ادبیات های عربی و فارسی مشاهده نمیشود.
بهمین جهت باید باشد که کوپرولو در کتاب فوق الذکر خود تکیه اساسی خود را به دو چیز میکند: او اولا روی آثار فولکلوریک و بخصوص اشعار و شعرای مردمی ترکی تاکید میکند که برخلاف زبان و اوزان «پر آب و تاب» عربی و فارسی با زبان و سبكى ساده بیان شده و از نظر وزن و قافیه هم ساده، «هجائی» (و نه عروضى) است. کوپرولو اين زبان و سبك را «ابتدائی ولی صمیمی» مينامد. ثانیا تاکید اصلی کوپرولو بر متصوفین نخستین ترک زبان مانند شیخ احمد یسوی در قرن دوازده م در قزاقستان امروزی و یونس امره شاعر متصوف و «مردمی» آناتولی است که همدوره مولانا جلال الدین بود.
طبیعتا اشعار، افسانه ها و ضرب المثل های ترکی قدیم که بسیاری از آنها به احتمال قوی به پیش از اسلام برمیگردد، بعد از یکجا نشین شدن قبایل ترک زبان و بعد از فتح آسیای میانه توسط لشکریان خلافت عباسی (قرن هشتم م) بصورت مکتوب در آمده است. بهمین ترتیب آثار متصوفین ساده و مردمی ترکی زبان از قبیل خواجه احمد یسوی و یونس امره هم بعد از قرن یازدهم م است.
———————————————
چند ماخذ و منبع برای مطالعه بیشتر:
Köprülü, Mehmed Fuad: Türk Edebiyyatında İlk Mutasavvıflar, İstanbul 2013
Dankoff, Robert: Qarakhanid Literature and the Beginnings of Turco-Islamic Culture; in: Paksoy, Hasan B. (ed.): Central Asian Monuments, Istanbul 1992, pp. 73-80
جوادی، سید مهدی: بازتاب تاریخ در دیوان لغات الترک محمود کاشغری، در: تاریخ و تمدن اسلامی، سال دوم، ش چهارم، پائیز و زمستان 1388، ص 51-64
عباس جوادی: یونس امره، شاعر انسان گرا، 2015
———————————————
از فیس بوک:
MP
عباس جان سلام . چه سند ومدرکی وجود دارد که طبق ان بتوان حکم کرد داستان «دده قورقود» متعلق به ادبیات شفاهی کوچندگان ترک بوده که پیش از اسلام رواج یافته ؟ فیروز منصوری نویسنده کتاب دوجلدی » مطالعاتی در باره تاریخ, زبان و فرهنگ آذربایجان » برآن است که متن کتاب دده قورقود به لهجه عثمانی قرن شانزدهم بسیار نزدیک بوده ودر خلال داستانهایش مطالبی آمده که مربوط به تشکیلات نظامی عثمانی ها بوده و نه ربطی به اق قویونلوها دارد و نه ترکان غز . گویا فون دیس المانی نخستین بار در سال 1813 حکایت » دپه گوز » را منتشر میکند وسپس تمامی داستان در سال 1913 در استانبول به چاپ میرسد. فیروز منصوری که خود ترک زبان است به این ادعا ها ایرادات جدی وارد ساخته و نظر جواد هیات را که معتقد است این کتاب از نخستین اثار ادبی شفاهی مردم آذربایجان است به سختی به چالش میکشد.
Abbas Djavadi
مهدى عزيز سلام، اميدوارم كه حالت خوبه. من يك بار ديگر چك كردم. اكثرا ميگويند دقيقا هيچ كدام معلوم نيست – مثل اساطير ايرانى زال و رستم و غيره. ماناس و دده قورقود هم همين طور. اين هم طبيعى هست. اين كه كتاب نبوده در يك تاريخ معين نوشته شده باشد. و اما اينكه ماناس به احتمال قوى به قبل از اسلام برميگردد بنظرم شكى نيست خود قرغيز ها ميگويند ٢٠٠٠ سال پيش و غيره. حالا بيا عكسش را ثابت كن! ولى داستانهاى ماناس و زبانش بنظرم نشان ميدهند كه احتمالا قبل از اسلام است. دده قورقود هم معلوم نيست. اما قرن پانزدهم و شانزدهم كه ميگوئى انتشار نخست دده قورقود است نه پیدایش اش. البته این ادعا درست نیست ککه یعضی ها میگویند دده قورقود «اولین اثر» یه زبان ترکی است. «اثر» بعنوان چیزی نوشته شده نبوده. این جزو اساطیر است. این ادعا پایه علمی ندارد. «دده قورقود» و یا «دده قورقوت» داستان زندگی قبیله ای اوغوز هاست. این یک داستان و یا حماسه است که قرن های طولانی بصورت شفاهی موجود بود تا اینکه اولین نسخه چاپی آن در یک کتابخانه آلمان پیداشد. پشت صفحه اول این نسخه نوشته شده که نسخه مزبور در قرن دهم هجری یعنی سیصد چهارصد سال پیش به کتابخانه احمد پاشا در استانبول وارد شده است. اصلا در مورد اين اساطير صحبت از تاليف كه نيست. حتما به مرور زمان شكل گرفته و بعد از قرن ها هم كه مكتوب شده هر بار با نشر قبلى اش فرق داشته. مثليك مجموعه امثال و حكم. در مورد دده قورقود هم صحنه ها و تعابير و كار ها و رفتار ها خيلى بدوى تر و قبيله اى تر از قرن شانزدهم است. مثل اين است كه موضوع بر سر هون ها و پروتوترك ها و يا سكا ها و خزر هاست.بنا به بريتانيكا بعضى تعابيرمانند قارشو ياتان و يا قاراجوق داغ در دده قورقود هستند كه نشان ميدهند از دوره آسياى ميانه تركان و احتمالا در بدو و يا مدت كوتاهى قبل از اسلام است يعني مثلا حوالى ٨٠٠ م (اين تاريخ تخمينى البته ادعاى حقير سراپا تقصير است)
MP
عباس جان مطالبی را که میآورم از کتاب نامبرده فیروز منصوری نقل میکنم . وی معتقد است بعد از تاریخ انتشار داستانهائی از اوغوزنامه توسط بارتولد , کل داستان در سال1913 در استانبول به چاپ میرسدو پس از آن بیش از 15 نفر نویسنده ومحقق در باره این کتاب اظهار نظر کرده اند که کتاب اورخان شایق مشتمل بر متن داستانها ,لعات واصطلاحات واعلام متن و صفحات زیادی ـ 670 صفحه ـ تحشیه و تعلیق , جامع ترین آنهاست. اورخان شایق ظاهرا آراء حمید آراسلی راکه طبق آن گویا داستان ددهقورقورخیلی بیشترها در آذربایجان نوشته شده مردود میشمارد. فیروز منصوری سپس نظریات جواد هیات که ظاهرا متکی بر آراء آراسلی بوده وحکم میدهد که کتاب در قرن 15 تدوین شده ولی تاریخ داستانهای ان کهن ترست وریشه های ان مربوط به زمانی است که ترکی آذربایجانی از ترکی آناتولی جدا نشده بود وبه لهجه اوغوز نوشته شده است را مورد تردید قرار میدهد و مینویسد : » متن کتاب دده قورقود 170 واژه فارسی و 350 لغت عربی دارد وبه لهجه عثمانی قرن شانزدهم بسیار نزدیک است.در خلال داستان از چیزهائی بحث شده است که مربوط به تشکیلات نظامی عثمانیان بوده و هیچ ربطی به آق قویونلوها ندارد و در زمان غزها اصلا همچو اصطلاحاتی وجود نداشته است .در داستانهای شماره 3و7و9 بنامهای بامسی بی رک,قازلیق قوجا اوغلو یعتق, وبگلی اوغلور امره , از پیروزی بر فرمانروای مسیحی (تاکاور) وخراب کردن کلیساها وساختن مسجدها بحث شده » مجلد دوم , مطالعاتی در باره تاریخ , فرهنگ وزبان آذربایجان صفحه 728 و729 وبا آوردن اصطلاحاتی که در داستانهای کتاب بکار رفته از قبیل » دولدوران توپ» , » پنیجک» , » بش آقچه لو علوفه جی» , » استانبول » نتیجه می گیرد که سخت است باور شود اوغوزهای ماوراء ترکستان با مواد منفجره و کاربرد توپ آتشین آشنابوده و از شهر استانبول که قدمت آن کمتر از 570 سال است بعنوان یکی از شهرهای خود نام برند. ودهها اصطلاح دیگر. فیروز منصوری این ادعاکه این کتاب به زبان اوغوزی نوشته شده را با استناد به دو کتاب غوبیلگی و دیوان لغات الترک محمود کاشغری به چالش کشیده و با آوردن واژه ها واصطلاحاتی از آنها که بزبان اوغوزی بوده و محمود کاشغری معانی آنهارا بعربی برگردانده نشان میدهد که دده قورقود ارتباطی با گویش اوغوزی ندارد وداوری جواد هیات : » کتاب دده قورقود که قدیمی ترین اثر مکتوب ادبیات خلقی است و در باره داستانهای حماسی ترکان اوغوز نوشته شده , از شاهکارهای ادبیات جهانی است و به ترکی اوغوز و لهجه مشترک آذربایجان و آناتولی قدیم است …» نادرست بوده خاصه انکه جواد هیات خود در نوشته اش اقرار میکند » با آنکه در دیوان لغات ترک به تفصیل از ترکی اوغوز بحث شده , متاسفانه هیچ اثر ادبی به لهجه اوغوز که مربوط به زمان محمود کاشغری باشد , در دست نیست » در نهایت فیروز منصوری نتیجه میگیرد : » کتاب دده قورقود….به نگارش در امده است تا برای اقوام مهاجم وشمن باور , فرهنگ وادب سازور نمایند .» همانجا ص 734
Abbas Djavadi
جالب است
MP
ارزیابی فیروز منصوری پیرامون » کوراوغلو» از این هم جالب تر است
MP
علاوه بر این اصالت و قدمت داستانهای اساطیری وحماسی ایران را نمیتوان با اثری چون «دده قورقود» که بی نام ونشان بوده و سند قابل اعتنائی پیرامون اصالت وقدمت ادعائی آن در دست نیست , مقایسه کرد.فردوسی در تنظیم اثر خویش به خداینامه هائی که در زمان ساسانیان تدوین شده وهم چنین منابع دیگری چون » دهقان » یا » موبد» ویا دلدارش ( داستان بیژن ومنیژه) استناد میکند. علاوه بر آن نام پهلوانان اساطیری ایران در د.ومجلد یشتها که قدمت آنان به قرنها پیش از میلاد میرسد ,بکرات آمده و کارها ی آنان ستوده شده است. داستانهای حماسی ایران در میان اعراب شبه جزیره عربستان نیز رواج داشته است . جلال خالقی مطلق بر آن است که متن عربی رستم واسفندیار از زبان پارسی میانه به عربی برگردانده شده بود .ظاهرا اما مدرکی کتبی در این ارتباط تا کنون یافت نشده .اما گزارش هائی از نضربن حارث از اشراف مکه ودشمنان پیامبر اسلام در دست است که طبق آنها او مردم را بجای استماع داستانهای قرآن به شنیدن افسانه های رستم اسفندیار که جذاب تر است تشویق میکند. در کتاب الفهرست ابن ندیم از ترجمه عربی رستم واسفندیار توسط جبله بن سالم کاتب هشام بن عبدلملک یاد گشته . کتاب هزار حکایت صالحان وصوفیان به تصحیح مرحوم ایرج افشار نیز از سعید بن جبیر نامی یاد میکند که گویا از عبدالله بن عباس بن عبدالمطلب داستان رستم واسفندیار را شنیده است .
دستهها:زبان و ادبیات
شما باید داخل شوید برای نوشتن دیدگاه.