فکر میکردم که این بچه بهر حال با در نظر گرفتن محیط زندگی اش، کودکستان و تحصیل و رسانه ها و تلویزیون و دوستانش و در آینده، اشتغالش آلمانی زبان بار خواهد آمد و اتفاقا این خیلی خوب هم هست چونکه آنچه که در محیط طبیعی اش در آلمان در درجه اول لازم دارد آلمانی است. ترکی را هم از پدرش خواهد آموخت و احتمالا یک کمی هم فارسی از خانواده مادرش… این دو زبان ترکی و فارسی هر قدر ضعیف باشد هم بد نیست. بالاخره زمینه ای خواهد شد تا اگر در آینده خواست تکمیلش کند.
————————
زبان مادری؟ زبان پدری؟ زبان محیط؟ زبانی که عملا یاد میگیریم و بیشتر به دردمان میخورد؟ زبان محیط و رسانه ها و کار؟ زبان اکثریت دور و بر زندگی مان؟
فکر کنم بتدریج وقت آن رسیده که غلطی را که مرتبا تکرار میکنیم تصحیح نمائیم. باید کم کم عادت کنیم که بجای تعبیر «زبان مادری» از تعبیر «زبان نخست» استفاده کنیم. چرا؟
«زبان مادری» زبانی است که مادر شما تکلم میکند، زبانی که اولین بار از مادرتان میشنوید. زبانی که احتمالا زبان پدرتان و خانواده و شهرتان هم هست.
البته این میتواند فرق کند. ممکن است زبان مادر و پدر شما يكى نباشد. ممكن است زبان مادری مادر شما چیزی باشد و زبانی که او با شما صحبت میکند چیز دیگری. ممکن است زبان مادر و پدر شما از زبان خانواده شما و بیرون از خانه، از زبان شهر و کشور شما و یا از زبانی که شما میخواهید و یا خانواده تان میخواهد بهترین زبانی که شما میدانید باشد، فرق کند – یعنی از «زبان نخست» شما.
پس «زبان نخست» یعنی چه؟ مدتی میگفتند زبان نخست همان زبانی است که کودک اولین بار میشنود و بکار می برد که البته این، تا حد زیادی با زبان مادری (و پدری) هم معنی میشود به شرط آنکه در محیط خانواده چند زبان مختلف موجود نباشند. از این جهت، در بسیاری موارد زبان نخست همان زبان مادری و یا زبان پدر و مادر و یا خانواده خود شخص است. پس عموما درست است كه زبان نخست اولين زبان و يا زبانهائى است كه كودك ميشنود و به بهترين وجه ميفهمد و بكار ميبرد.
اما اين ميتواند بيش از يك زبان باشد و ممكن هم هست كه بعد از ده بيست سال زبانى كه شما بهتر از همه ميدانيد همان زبانى نباشد كه از مادر و يا پدرتان شنيده ايد.
پس تعریف مدرن زبان نخست چیز دیگری است.
طبق این تعریف «زبان نخست» یعنی زبانی که هر فرد بیشتر از همه زبانهای دیگر، بهتر از همه زبانهای دیگردر خواندن و نوشتن، کار، ارتباط با دیگران، مصرف رسانه ها و تحصیل استفاده میکند.
یعنی زبانی که مورد ترجیح فرد است چرا که بهتر از زبان های دیگر میداند و یا یادگرفته است.
زبانی که شما بهتر از هر زبان دیگری میدانید و میتوانید به آن زبان بهتر و دقیق تر و راحت تر از همه نیت و فکر خود را بیان کنید و بنویسید. و اما این زبانی که بهتر از همه میدانید و بیشتر از همه و در درجه اول بکار میبرید ممکن است همان زبان مادری شما باشد. ممکن هم هست نباشد و زبان کاملا متفاوتی از زبان مادری شما باشد.
روشن است کسی که لهجه بایری آلمانی زبان مادری اش است وقتی به محیط بزرگتر آلمان و اتریش و سوئیس می آید لهجه استاندارد و معیار آلمانی را صحبت میکند. کسی که در فلنسبورگ در شمال آلمان است اما زبان مادری اش دانمارکی است هم به تبعیت از اکثریت، آلمانی استاندارد را بکار میبرد. شاید مجبور هم نیست. میتواند به دانمارک برود و آنجا دانمارکی بکار ببرد. اما آلمانی برایش عملی تر و مفید تر است. مخاطب بیشتری دارد – اقلا در آلمان.
زبان نخست اکثر خانواده های قزاق زبان قزاقستان قزاقی نیست، روسی است. بین تاتار های تاتارستان هم همینطور. آنها در تحصیل، اشتغال، رسانه ها و حتی مراوده با همدیگر روسی را ترجیح میدهند.
بخصوص با این همه کوچ و مهاجرت، این همه ازدواج های مخلوط، زندگی در شهر ها و کشور های دیگر، در نتیجه ترجیح شخصی و خانوادگی یک زبان به زبان «مادری» و یا «پدری» ممکن است زبان مادری شما چیز دیگری باشد و زبان نخست شما چیز دیگری.
این هم چیز عجیبی نیست و لازم هم نیست در این مورد حتما زور و سیاست دولت در کار باشد. ممکن است ترجیح خودتان و یا خانواده تان باشد. ممکن است در زبان مادری و یا پدری تان آن قدر کتاب و مطبوعات و رسانه نیست. و یا اصطلاحات کافی نیست. و یا ممکن است زبان مادری شما لهجه ای غیر استاندارد از زبان نخست کشور است. و یا زبان دیگری است که کمتر کتاب و وسایل تحصیل در آن وجود دارد. و یا به نسبت تعداد کمی از مردم آن زبان را میفهمند و بکار میبرند.
از جمعیت 318 میلیون نفری ایالات متحده احتمالا زبان «مادری» و یا «پدری» 18-20 میلیون نفر آنها اسپانیولی، چینی و یا دیگر زبانهاست اما زبان نخست بیش از 98 درصد آنها انگلیسی است.
در هندوستان انگلیسی زبان مادری اقلیت ناچیزی از جمعیت 1.3 میلیاردی کشور است که در کنار هندی اقلا 122 «زبان اصلی» (یعنی هرکدام با بیش از 10 هزار متکلم) دارد، اما انگلیسی یکی از دو زبان رسمی دولت مرکزی فدرال کشور انگلیسی و مهمترین زبان نخست اکثریت مردم هندوستان است. زبان دوم هندی است.
کم و بیش مشابه این وضع در آفریقای جنوبی هم هست. در اینجا کمتر کسی کتاب، مطبوعات و دیگر رسانه ها را در زبان های محلی و قومی و یا در مدرسه و دانشگاه بعنوان زبان نخست دروس مختلف بکار میبرد. زبان رسمی و اداری هم در درجه نخست انگلیسی است.
آیا زبان مادری به تدریج اهمیت خود را از دست میدهد؟ نه. البته زبان مادری همچنان اهمیت و اعتبار خود را دارد و خواهد داشت. مخصوصا در مناطق و یا کشور های اساسا تک ملیتی (میگویم اساسا چونکه حتی کشور های جزیره مانند ژاپن هم کاملا یک زبانه نیستند)، محیط های کوچکتر و بسته و یا غیر مخلوط، جاهائی که مهاجرت، آمیزش قومی و زبانی کمتر است، خواهیم دید که زبان و حتی گونه زبانی نخست بسیاری از مردم همان زبان مادری شان است.
اما احتمالا تعداد کسانی که زبان و یا اقلا لهجه شان از زبان نخستشان فرق میکند بمراتب بیشتر است.
کسی که در هوستون آمریکاست و زبان مادری اش اسپانیولی، بیشک زبان نخستش انگلیسی است. حتی نه انگلیسی تکزاسی، بلکه انگلیسی استاندارد آمریکائی!
فقط به فکر این نباشید که زبان مادری شما چیست. زبان نخست شما، زبانی که بهتر از دیگرزبانها میدانید و بکار میبرید برای شما اقلا بهمان درجه مهم است!
زبان نخست نوه دوست بنده كه متولد آلمان و مادرش ايرانى الاصل و پدرش ترك است فارسى نيست، تركى هم نيست – آلمانى است.
این چیز عجیب و یا بدی نیست. فقط و فقط روند و پدیده ای طبیعی است.
دستهها:رنگارنگ, زبان و ادبیات
شما باید داخل شوید برای نوشتن دیدگاه.