احتمال میرود که از ۹۰۰۰ سال قبل از میلاد یعنی حدود ۱۱ هزار سال پیش نشانههای گروههای زبانی مختلف به وجود آمده بود. در منطقه مورد بحث ما (نقشه بالا) که مکان کوچ «انسان خردمند» از آفریقا به آسیا و اروپا و در عین حال مرکز اولین مناطق شهر نشینی، کشاورزی و تمدن بشری است، میتوان از نُه گروه اصلی زبانی (۱) هند و اروپایی، (۲) آفرو اسیایی، (۳) دراویدی و ایلامی (بعضیها این دسته را دو گروه مجزا میدانند)، (۴) نیلی – صحرایی، (۵) نیجری- کنگویی، (۶) سومری، (۷) قفقازی، (۸) مدیترانهای غربی و (۹) اورالی سخن گفت. حدودا در قرن چهارم میلادی یعنی حدود ۹۰۰۰ سال بعد، از گوشه شمال شرقی این نقشه، گروه زبانی دهم یعنی (۱۰) گروه زبانهای آلتایی هم در این جغرافیا پدیدار میشود.
۹ تا ۱۰ هزار سال قبل، شکلگیری گروههای زبانی هنوز در مرحله ابتدایی خود قرار داشت و هنوز از زبانهای کنونی نظیر انگلیسی، فارسی، ترکی، عربی، روسی و یا ارمنی به صورتی که امروز میشناسیم خبری نبود. این زبانها قرار بود چند هزار سال بعد بطور مشخص و متمایز از یکدیگر عرض اندام کنند – هرکدام از آنها بعد از طی روندی مخصوص بخود و با آمیزش و تحولی که ویژگیهای آن زبان را تشکیل خواهد داد… برای شکل گیری زبانهای معاصر که امروزه میشناسیم اقلا ۷-۸ و حتی در مورد بعضی زبانها ۱۰ هزار سال دیگر لازم بوده است.
گروه هند و اروپایی از دو شاخه شرقی (هندی، ایرانی و ارمنی) و غربی (ژرمنی، کلتی، بالتی-اسلاوی، ایتالیک، آلبانی و هلنی یعنی یونانی) تشکیل شده است. گروه آفرو آسیایی به چند زیر گروه مانند سامی (اکدی باستان که اکنون از بین رفته، عربی و عبری)، مصری باستان، بربر و غیره تقسیم میشود. گروه زبانی دیگر که برای ما مهم است ایلامی و دراویدی است. زبان باستان ایلام و یا عیلام (خوزستان و فارس ایران و تا حدی عراق جنوبی امروزه) زبانی مرده به شمار میرود. بعضی دانشمندان این زبان را از نظر ساختار با زبانهای دراویدی (شمال پاکستان، هندوستان و دره سند) از جمله براهویی و تامیل در یک گروه میگنجانند. گروه زبانهای قفقازی شامل ۳۰ تا ۴۰ زبان کوچک و بزرگ است که به جز گرجی اکثرا برای ایرانیان ناآشنا هستند. سومری که آن هم زبانی مرده است مانند بعضی زبانهای دیگر باستانی منطقه شام و خاورمیانه از سوی اکثر زبانشناسان، خویشاوند گروههای موجود زبانی دیگر شناخته نمیشود و خود گروهی مستقل به شمار میرود. اورالی با سه زبان اصلی معاصر یعنی فنلاندی، مجاری و استونیایی گروهی است که به نظر بعضی زبانشناسان با گروه آلتایی (ترکی، مغولی و تونقوزی) که بعدتر پیدا شد، دارای مشخصات لغوی و ساختاری تا حدی مشابه است اما امروز بیشتر دانشمندان بر آنند که اورالی و آلتایی دو گروه مجزا از همدیگر هستند.
از نُه گروه زبانی فوق همه گروهها دارای جمعیتهای کلانی نبودند. اصولا تعداد جمعیت جامعه بشری بسیار محدودتر بود. در این دوره به تخمین چند منبع از جمله مک اودی دو گروه بزرگ عبارت از هند و اروپایی و آفرو آسیایی بودند که هرکدام تخمینا ۵۰ هزار نفر جمعیت داشتند و گروههای کوچکتر مانند اورالی و نیلی صحرایی هر کدام ۱۰ هزار نفر و یا کمتر جمعیت داشتند (مک اودی ۲۰۰۲: ۲۲). تعداد جمعیت همه گروهها و مجموعا جامعه بشری همزمان با بهبود شرایط زندگی، پیشرفت کشاورزی، و استفاده از حیوانات خانگی افزایش یافته است و طبیعتا این افزایش در مناطقی که کشاورزی و یا ماهیگیری میسر و یا آب و هوا مناسبتر بوده، از مناطق پوشیده از برف و یا صحراهای کم آب بیشتر و سریعتر بوده است.
دستهها:رنگارنگ, سرگذشت زبان ها
شما باید داخل شوید برای نوشتن دیدگاه.