خط و الفباهای مهم در ۴۱۵ ق م
گفتیم که نوشتارهای مهم آن دوره را میتوان به سه گروه تقسیم کرد:
۱. خط میخی و گونههای مختلف آن (پارسی، ایلامی و بابلی)
۲. الفباهای صامت بنیاد و یا «ابجد» (با تعداد بسیار کمی از اشارهها برای نشان دادن بعضی باصداها) (آرامی، فنیقی، نبطی و الفباهای عبری و عربی که از درون آرامی بیرون آمدند)، و
۳. الفباهای «واقعی» (با صامتها ومصوتها) که در سواحل آناتولی، یونان و ایتالیای کنونی بوجود آمدند (مانند فریکی، لیدیایی، یونانی، اتروسکی، لاتین، ونیزی) و بعدها در دو الفبای اصلی لاتین و یونانی خلاصه گشتند.
دویست و پنجاه سال بعد، در سال ۴۱۵ قبل از میلاد این وضع الفباها کم و بیش ادامه داشت اگرچه در کل معلوم شده بود که سمت حرکت بسوی تحکیم «الفباهای واقعی» در غرب و زوال تدریجی خط میخی در شرق است. از الفباهای «میانه» یعنی آرامی، فنیقی، نبطی و چند گونه الفبای «صامت بنیاد» دیگر، نبطی و فنیقی عملا از بین رفت و آرامی تا مدتها ادامه یافت و زمینه ساز الفباهای مهم منطقه از قبیل عبری و عربی شد. از این نقطه نظر بنیاد آنچه که امروز در رابطه با زبانها و نوشتار آنان در منطقه مورد بحث ما یعنی اروپا و خاورمیانه میبینیم، کم و بیش ۴۰۰-۶۰۰ سال پیش از میلاد گذاشته شده است.
هنوز در این دوره اثر چندانی از عربی نیست اگرچه آثار «پروتو عربی» در شبه جزیره عربستان پیدا شده است. در جنوب عربستان یک خط محلی موجود بوده که الفبای آرامی جایگزین آن میشود. خط عربی و عبری که ملهم از آرامی هستند از همین تاریخ تا دوره میلاد یعنی حدودا در عرض ۴۰۰-۵۰۰ سال بعد تشکل مییابد. عربی حتی بعد از مرحله شکل گیریاش اصولا به شبه جزیره عربستان و جنوب بین النهرین محدود بوده است. بعد از حدود ۱۲۰۰ سال و با گسترش اسلام است که عربی در ماوراالنهر و تا حدودی ایران تازه مسلمان، بیشتر توسعه مییابد.
اما دیگر نوشتارهای خطی و «پیشا الفبایی» مانند هیروگلیفها و خطوط میخی که توان همگامی با این تحولات را دارا نبودند بعد از سقوط دولتهای مصر، بابل، آشور، اورارتو و سپس هخامنشی بتدریج از بین رفتند.
طبیعتا در این دوره هنوز از زبان و فرهنگ ترکی در منطقه مورد بحث ما اثر چندانی نیست. اصولا بعد از اسلام است که قبایل ترک زبان از آسیای میانه و تا حد بسیار کمی شمال قفقاز به ایران نفوذ میکنند تا اینکه با غزنویان و سلجوقیان کوچهای مستمر و پر جمعیت قبایل ترک شروع شده برای چهار تا پنج قرن ادامه مییابد.
زبان و الفباهای ارمنی و گرجی هم که الفباهای «واقعی» هستند، حدودا هزار سال بعد، تقریبا در همین دوره یعنی قرن پنجم میلادی ایجاد میشوند.
۵۰۰-۶۰۰ سال قبل از میلاد در واقع دوره وفور و رقابت نوشتارها و الفباها بود. بغیر از آنهایی که در بالا ذکر شد، نظامها و الفباهای مختلفی در نقاط مختلف این منطقه از جمله غرب اروپا (اسپانیای کنونی)، شمال آفریقا و حتی دولتشهرهای کوچک آناتولی و یا جزیره قبرس بوجود آمدند ولی بعد از چند قرن از بین رفتند. بعضی از این نوشتارها و خطها حتی رمز گشایی هم نشدهاند و کسی نمیداند در آثار مکتوب آنها چه چیزی نوشته شده است.
خود سنگ نوشته میخی بیستون را یک افسر بریتانیایی بنام هنری راولینسون که بین سالهای ۱۸۳۴ و ۱۸۴۷ در خدمت ارتش ایران بود بطور کامل نسخه برداری و سپس شروع به رمز گشایی کرد. این اولین رمز گشایی آثار تاریخی با خط میخی بود که بعدا از سوی دانشمندان دیگر ادامه یافت.
دستهها:رنگارنگ, سرگذشت زبان ها
شما باید داخل شوید برای نوشتن دیدگاه.