نمایش مصوت های ترکی با خط و املای فارسی

(بخش سوم از پرسش و پاسخی با یکی از هموطنان مقیم ایران که در حوزه تحصیل، سوادآموزی و نقش زبان در آن بررسی می کند.)

پرسش سه: گفته می شود که زبان ترکی استانبولی، دارای ویژگی های آوایی است ( مانند داشتن هشت مصوت) که خط عربی و فارسی نمی تواند این ویژگی ها را در خود به نمایش بگذارد. گزینش یا ساخت یک خط تازه برمبنای الفبای رومیایی برای این بوده است که این ویژگی های زبانی در خط بازتاب یابد. آیا به نظر شما این خط تازه توانست همه ویژگی های آوایی زبان ترکی را در خود بازتاب دهد؟

در پاسخ پیش هم عرض کردم. تغییر الفبا در ترکیه در سال ۱۹۲۸ بخشی از حرکت کلی و سراسیمه دولت آتاترک به سوی غرب و فرهنگ و تمدن آن بود. بله، زبانشناسان آن دوره هم که از همه جانب برنامه دولت را تایید و مستدل می‌کردند، به موضوع انعکاس بهتر مصوت‌های ترکی یعنی

a e i ı o ö u ü

هم اشاره می‌کردند. آیا این درست است؟ بله، البته درست است. نسبت به الفبای عربی و فارسی، الفبای اصلاح شده لاتین ترکی از نگاه انعکاس مصوت‌ها به مراتب مناسب تر است. در الفبای عربی و فارسی، این مصوت‌ها را اگر لازم باشد باید به کمک اشاره‌های نسبتا رایج فتحه، کسره، ضمه و غیره ترسیم کرد. در این شکی نیست. اما موضوع این است که به قول ما تبریزی‌ها بخاطر یک دستمال بازار امیر را ‌نباید طعمه آتش کرد. بخاطر نشان دادن مصوت‌ها نمی‌بایستی کلا الفبا و املا را عوض نمود.

یک حاشیه بروم و عرض کنم که حتی بنظر شخصی من اصلا لازم هم نیست علامت‌های جدید و نامانوسی یافت تا با حفظ الفبای کنونی هر کدام از این هشت (در ترکی آذری همراه با آوای اَ، نُه) مصوت را بتوان به صورت جداگانه در نوشتار فارسی خود ترسیم کنیم. چرا ؟ مثلا واژه گول (گُل) و یا کتاب را بگیرید.  یک آدم باسوادِ ترکی زبان ایرانی «گل» و یا «گول» یعنی «گُل» فارسی را  چطور خواهد خواند؟ احتمال اینکه

gol

ویا

göl

بخواند خیلی کم است، مخصوصا اگر در داخل ترکیب و یا جمله‌ای «مانند «قیزیل گول» باشد که به صورت طبیعی معنی «گل سرخ» می‌دهد. دو مصوت همسان «قیزیل» را هم بعید است که «ای» مانند «ای» نخست «ایش» بخواند، چونکه نامانوس است و درست نیست. «کتاب» را هم «کُتاب» نمی‌خواند، «کِتاب» هم احتمالا نمی‌خواند، بلکه تلفظ ترکی اش را کرده «کیتاب» می‌خواند. اینها البته به شرطی است که کسی که این کلمه‌ها را می‌خواند و می‌نویسد، باسواد باشد. اگرباسواد نباشد، نخیر، نمی‌تواند بخواند. حتی فارسی زبان هم باشد، نمی داند نام «کابل» را «کابُل» تلفظ کند یا «کابِل» و یا «کابَل».

در الفبا و املای انگلیسی و فرانسه هم همین طور است. اگر سواد نداشته باشید نمی دانید «بوک» (کتاب)، «تور» (تور، سفر) و «شور» (مطمئن) را

book, tour, sure

بنویسید (که درستش هم این است) و یا

bouk, buke, toor, ture, shure, shour

چرا که در همه این املا‌ها «او»ی نسبتا طولانی به صورت دیگری نوشته می‌شود اما همان تلفظ را دارد. حتی حرف

sure

معلوم نیست چرا فقط به صورت

s

نوشته می‌شود و نه

sh

یعنی موضوع باز بر می‌گردد به سواد هرکس و این مسئله به درجه کمتری در زبان‌های دیگر هم هست. حتی در الفبای لاتین ترکی هم که یکصد سال هم از عمرش نگذشته، این مسئله هست.

یک موضوع هم فرق اِ و اَ مثلا در

yer

است که اگر آن مصوت میانی را اِ تلفظ کنید معنی «جا، محل» می‌دهد و اگر اَ تلفظ کنید، در ترکی ترکیه از فعل «خوردن» معنی «می‌خورد» می‌دهد. این مشکل از آنجاست که دراملای ترکی معیارترکیه فرقی بین این دو نیست، هر دو با حرف

e

نوشته می‌شوند، اما تلفظشان فرق می‌کند. در ترکی آذری فرق این دو تلفظ بزرگ و مهم است. مثلا «اَل» معنی «دست» و «اِل» معنی «مردم، طایفه» می دهد. یعنی ترکی ترکیه رسما هشت مصوت و ترکی آذری نُه مصوت دارد. در املای ترکی باکو «اِ» را با همان «ای» انگلیسی نشان می‌دهند و «اَ» را با یک «ای» وارونه می نویسند که در الفباهای رایج دنیا به ندرت یافت می‌شود.

نمونه‌های دیگر هم هستند. مثلا حرف «گ» با کلاه یعنی

ğ

از نگاه تلفظ تبدیل به معضلی شده است. گاه تلفظ غ و یا گ «ملایم» را نشان می‌دهد (باغ، بوغاز، گلو) که بعضا «مکتوم» است و یا اصلا تلفظ نمی‌شود و گاه نماینده آوای «ی» است، مانند «سویوت» (درخت بید) که به صورت

söğüt

نوشته می‌شود.

نتیجه: بله، این مشکل که خواندن و تلفظ شما صد درصد قانونمند و بر پایه تلفظ حروفی که می‌نویسید نباشد، به درجات گوناگون در اکثر الفبا‌ها و املا‌ها و بخصوص در خط و املاهای قدیمی زبان‌ها هست. البته در عربی و فارسی و حتی در انگلیسی و فرانسه و غیره هم این مشکل وجود دارد. اما طبیعتا از نگاه انعکاس آواها مثلا انگلیسی تا اندازه ای «مجهزتر» از عربی و فارسی است. اما الفبای لاتین ترکی هم که مخصوصا اینطور ساخته شده که خواندن و نوشتن بدون هیچ مشکلی انجام گیرد، بطور کامل از عهده این کار بر نمی‌آید.

در همه این زبان‌ها و الفبا‌ها باسواد بودن و یا بی سواد بودن سوال کلیدی در درست نوشتن و خواندن است. اگر باسواد باشید، با همین الفبا و املای فارسی و عربی هم می توانید ترکی را بخوانید و بنویسید. اگربیسواد باشید، کارتان مشکل است. حتی اگر انگلیسی و یا فرانسه زبان باشید و بیسواد باشید، در آن صورت هم نمی توانید به زبان خود درست و راحت بخوانید و بنویسید. از نگاه صرفا تکنیکی، آموختن، خواندن و نوشتن با املای ترکی لاتین راحت تر، خواندن و نوشتن فرانسه با املای لاتین فرانسه سخت تر و آموزش خواندن و نوشتن فارسی با املای کنونی فارسی-عربی از هر دو سخت تر است. اما مسئله تنها تکنیکی نیست. ده ها عامل دیگر مانند سواد، تحصیل، خانواده، پیشرفت اجتماعی و اقتصادی جامعه و غیره نقشی حتی مهم تر بازی می کنند.

تشخیص واقعیت و نتیجه گیری و پاسخ به اینکه «حالا چکار کنیم؟» دو مسئله جداگانه است که تنها با ملاحظات تکنیکی نمی توان به آن پاسخ درستی داد. در پاسخ پیش هم عرض کردم. خط و الفبا، اتوموبیل و یا تلفن همراه نیست که هر چند سال یک بار بگوییم مدل نواش آمده که فلان و بهمان اش از مدل قبلی بهتر است، پس  الفبا و املا را هم عوض کنیم. در آن صورت باید همه ملت ها هرچند سال الفبا و املایشان را «آپدیت» کنند. در آن صورت الفبا و املای لاتین انگلیسی و روسی و ترکی هم باید اصلاح و تعدیل شود. این تنها می تواند منطق و استدلال آدم هایی باشد که به سواد و فرهنگ و تاریخ و هویت خود ارزش چندانی قایل نیستند و یا کاملا از آن بی خبرند.

(ادامه دارد)



دسته‌ها:یادداشت, تحصیل زبان مادری