
آیا زبان مردم بومی ایران پیش از آمدن ایرانیان به فلات ایران چه بود؟ آیا ترک ها ده هزار سال است که در آذربایجان و قفقاز و ترکیه ساکن هستند؟ آیا فقط کردهای کنونی محصول درآمیختگی تباری و زبانی ماد ها با مردم بومی شمال غرب ایران هستند؟ آیا اورارتوئی همان زبان باستانی ارامنه است؟ مناسبات ایرانیان و ترکان در کدام دوره یا دوره ها و کدام سرزمین یا سرزمین ها شروع شد؟
همگرائی و به تدریج آمیختگی ایرانیان و ترکان در دوران باستان، مدتی پیش از میلاد، نه در ایران، بلکه در مغولستان کنونی و سین کیانگ چین شروع شد. ابتدا قبایل ایرانی شرقی عبارت از سکا ها (یا اسکیت ها) و همچنین تُخارهای هند و اروپائی زبان از دشت های اوراسیای غربی (روسیه و قزاقستان) به این سرزمین ها کوچ کردند. مرحله زمانی: حدود 2700-2800 سال پیش. چند قرن قبل از مهاجرت آنها به طرف شرق، ماد ها و پارسی ها (و مدتی بعد پارتی ها) از دشت های اوراسیا به سوی جنوب و جنوب غربی، به ماوراءالنهر، افغانستان و ایران کوچ کرده بودند. یعنی زمانی که دولت ایرانی ماد (678 پ.م.) و سپس امپراتوری هخامنشی (553 پ.م.) در ایران و اطراف آن تاسیس شد، در آن سوی مرزهای این دولت های ایرانی، در مغولستان کنونی و سین کیانگ، اقوام سکا و تخار بر دشت های آن سرزمین ها حاکم بودند. هیچ شکی نیست که گویشوران زبان های آلتائی از جمله ترکی و مغولی نیز کم و بیش در همین دوره ها و احتمالا از جنگل های شمالی سیبری به این سرزمین ها آمده اند. از این خلاصه میتوان نتیجه گرفت که نخستین تماس های ایرانی زبانان شرقی و اجداد ترک های بعدی احتمالا در قرن های پایانی پیش از میلاد، در سرزمین های میان منطقه آلتای و صحرای گوبی آغاز شده است.[1] بنا بر این اگر همه ایرانی زبانان (و نه ایرانیان جلگه ایران و افغانستان) را در نظر بگیریم، آشنائی و آغاز آمیختگی ایرانیان (شرقی) با نخستین قبایل ترک، گذشته ای نزدیک به تقریبا 2200 سال دارد.
اما در خودِ سرزمین های ایران تاریخی، مثلا از بخارا و سمرقند و خوارزم گرفته تا شیراز و همدان و آذربایجان چه؟ آغاز همگرائی ایرانیان و ترکان در خودِ سرزمین های ایرانی در چه دوره ای شروع شده است؟
2200 سال پیش در سرزمین های ایرانی هنوز خبری از ترک ها نبود. 3500 سال پیش از خودِ ایرانیان نیز در فلات ایران کنونی خبری نبود. پس ابتدا زمینه تاریخی را روشن کنیم و با این مقصد به سه هزار سال پیش برگردیم.
هزار سال پیش از میلاد، قبایل نو رسیده مادی و پارسی با مردم بومی فلات ایران در می آمیختند و زبان خود را به تدریج به صورت زبان همه ایرانیان در می آوردند. در واقع، زبان ماد ها که غالبا در غرب و مناطق مرکزی ایران مسکون شده بودند نیز تحت تاثیر زبان پارسیان در می آمد که بیشتر در غرب ایران و فارس جمع شده بودند. دلایل این برتری یافتن زبان پارسی بر مادی هنوز مورد بحث زبان شناسان و باستان شناسان است.
در سرزمین های شمال غربی ایران، آذربایجان و کردستان کنونی، پس از شکست امپراتوری آشور به دست ماد ها در سال 612 پ.م.، پناهجویان آشوری فراری از جنگ به کوهستان های شرق آناتولی و منطقه دریای ارومیه گریختند. از جانب غرب، ارامنه بر سرزمین های اورارتو (که آن هم مغلوب هجوم مشترک ماد ها، بابلیان و سکا ها شده بود) مسلط گشتند. زبان اورارتوئی امروزه زبانی «مرده» است. [2] نوادگان مادها که با اقوام گوناگون محلی در آمیخته و لهجه های مختلف ایرانی تکلم میکردند، بر شرق و غرب آذربایجان مستولی شدند. به نظر فرای «کُردهای ایرانی زبان تا ظهور اسلام به آذربایجان نفوذ نکرده بودند، بلکه نفوذ آنها به کوه های زاگرس محدود بود.»[3]
اقوام ماد، پارس و تا اندازه ای سکا که پس از نیمه دوم هزاره دوم از شرق به سوی افغانستان و خراسان می آمدند، با کدام گروه های غیر ایرانی زبان و بومی روبرو شده و با آنها آمیختند؟
این سوال را باید از نظر زمان و مکان روشن نمود تا جواب آن نیز کمی روشن تر باشد. خلاصه اش این است که احتمالا در جانب شرق، در بلوچستان کنونی و مناطق قندهار و کابل، نخستین ایرانی زبانان با اقوام هند و ایرانی و احتمالا دراویدی [4] زبان بومی آن مناطق روبرو شده اند. در این زمینه زبانشناسان و باستان شناسان به شباهت های میان آثار ودیک/سانسکریت و پارسی باستان اشاره میکنند. در سواحل شرقی دریای خزر زبان مردم بومی احتمالا تحت تاثیر زبان های آسیای مرکزی و در سواحل غربی تحت تاثیر زبان های قدیمی قفقازی بوده است. در مناطق مرکزی و دستکم کرمان بعضی زبان ها احتمالا تحت تاثیر زبان های دراویدی بوده است.[5] در باره اقوام غیر ایرانی مناطق مرکزی ایران که مهاجران ایرانی زبان با آنان روبرو شده اند، اطلاعات چندانی نداریم. در شرق مرزهای کنونی ایران، مثلا افغانستان و پاکستان، میتوان تصور نمود که ایرانی زبانان با اقوامی تحت تاثیر مردمان دراویدی زبان روبرو شده و با آنها درآمیخته اند. اطلاعات بیشتر در باره شرق ایران در این مرحله مربوط به 600-700 سال بعد و دوره برآمدن پَرنی ها و پارتیان بعد از شکست هخامنشیان و سلوکیان است.
و اما در نیمه اول هزاره اول پ.م. اطلاعات ما درباره پارسی ها و ماد هائی که از شرق آمده و به غرب ایران (آذربایجان، کردستان، لرستان و خوزستان کنونی) رفتند، بیشتر است. علت اصلی آن هم این است که این مناطق با دولت های مستقر و قدرتمند بین النهرین (مانند آشور نو، اورارتو) همسایه بودند و منابع این دولت ها از جمله سنگ نوشته های آنها اطلاعات مهمی درباره اقوام پیشا ایرانی این مناطق و مادی ها و پارسیانی که درست در این دوره به این مناطق مهاجرت کرده بودند، داده اند. از آن جمله اند اطلاعاتی که در نهصد سال پیش از میلاد حضور چندین گروه غیر ایرانی زبان و همچنین، از اقوام ایرانی زبان: مادها، «پارسوا» ها و سکا ها در شمال غربی و غرب ایران و همچنین «پارسوماش» ها در فارس را نشان میدهند. به نظر برخی ایران شناسان پارثوا ها و پارسوماش ها احتمالا دو گروه مرتبط اما متمایز زبانی بودند. از میان گروه های غیر ایرانی زبان میتوان به این اقوام اشاره کرد: (الف) هوری-اورارتوئی ها در آذربایجان و کردستان ایران که زبانشان از بین رفته، اما احتمالا با زبان های قدیمی قفقازی شرقی قرابت دوری داشته است، (ب) زبان «مُرده» کاسی ها در مراکز منطقه زاگرس، و (ج) ایلامی در جنوب که آن هم امروزه زبانی «مرده» است .[6] از این زبان ها «خوزی» که احتمالا شکل باقیمانده ای از ایلامی خوزستان بوده، تا اوایل اسلام کاربرد داشته است.[7] از بررسی های جدید در باره ایرانی زبان شدن مردمان غیر ایرانی زبان غرب ایران، آثار ران صادوق قابل توجه هستند. صادوق برپایه مقایسه و تحلیل آثار قدیمی تر و جدید در باره غرب ایران از سال 1000 تا 600 پ.م. روند ایرانی زبان شدن مردم این مناطق را مرحله به مرحله و منطقه به منطقه ترسیم کرده است.[8]
اطلاعات تاریخی در باره اقوام این منطقه و زبان های آنان بعد از هخامنشیان به تدریج بیشتر میشود. منابع اصلی این دوره دیگر نه به خط میخی و از ماوراءالنهر، بلکه به طور فزاینده ای به یونانی و چینی هستند.
اگر از نظر سلسله مراتب تاریخی کمی به جلو برویم، پانصد سال پیش از میلاد، یعنی در دوره هخامنشیان، اورارتو از بین رفته بود. با این همه، احتمالا زبان اورارتوئی هنوز در شمال غربی ایران و شرق آناتولی تکلم میشد. اما در ارمنستان کنونی زبان ارمنی جایگزین اورارتوئی شده بود. احتمالا هنوز گویش های کاسی در مناطق مرکزی زاگرس، برخی زبان های غیر ایرانی در سواحل خزر و همچنین زبان های دراویدی در جنوب شرقی ایران کاربرد معینی داشتند. ایلامی هنوز یکی از زبان های دربار هخامنشی به شمار میرفت.
دو سه قرن بعد، در شرق دریای خزر و خراسان، قبیله سکائی «پَرنی» به دنبال مهاجرت به ایران از سوی پارتی ها جذب و استحاله گشت. بقایای آنها به کوشان ها پیوستند که اگرچه به نظر میرسد زبان بسیاری از آنها تخاری بوده، اما زبان بلخی قدیم (باکتریائی) را پذیرفتند. آخرین قبایل غالبا ایرانی زبانی که از شرق به جنوب و غرب مهاجرت کردند، خیون ها و هپتالی ها بودند. در آثار پهلوی قرون میانه، از خیون ها (احتمالا بخشی از مجموعه قبایل هون) به عنوان «دشمن» ایرانیان سخن رفته است. شاید هم منظور از تعابیر «توران» و «تورانیان» که در اساطیر ایرانی با آن روبرو میشویم و فردوسی بعد ها در «شاهنامه» اقوام ترک را نیز به آن شامل کرد، همین خیون ها بودند. در همین دوره است که نخستین آثار اقوام آلتائی زبان (از جمله ترکی) در تاریخ ثبت شده است.[9]
در کجا؟ در آسیای میانه، دقیق ترش در مغولستان کنونی و ایالت سین کیانگ چین که کاشغر و بعد ها «ترکستان شرقی» هم نامیده شد. چه زمانی؟ حدود 200 سال قبل از میلاد مسیح تا تقریبا 150-200 سال بعد از میلاد.
این تازه هنوز آشنائی و همگرائی ایرانیان فلات ایران و افغانستان با ترک ها نبود. حادثه مهم بعدی تاسیس اولین حکومت ترک به نام «گوک تورک» در سال 552 م. در مغولستان و همکاری نظامی این حکومت با خسرو انوشیروان ساسانی برای براندازی حکومت منطقه ای «هپتالیان» در ماوراءالنهر و افغانستان بود. اما همگرائی و، بیشتر از همگرائی: امتزاج و آمیختگی واقعی ایرانیان و ترکان از قرن دهم، یازدهم به بعد با دولت سامانیان در ماوراءالنهر و سپس تاسیس دولت های غزنوی و سلجوقی با سلاطین ترک و مدیریت و وزارت ایرانیان شروع شد و تحکیم گردید. مهاجرت چند صد ساله قبایل ترک زبان و تغییر تدریجی زبان نخست مردم بخشی از ایرانیان هم در همین دوره بود. نتیجه: همگرائی و آمیختگی ترکان و ایرانیان گذشته ای دستکم هزار ساله دارد.
این را در سلسله مقاله های «تاریخ آمیختگی ایرانیان و ترکان» بخوانید که بخش بزرگی از آن تا کنون در «چشم انداز» منتشر شده و امیدوارم در چند ماه آینده به صورت کتابی جداگانه به چاپ برسد.
در این سلسه مقاله ها: تاریخ آمیختگی ایرانیان و ترکان (هنوز تمام نشده)
[1] Golden: Turks and Iranians: Aspects of Türk and Khazaro-Iranian Interaction, in: Csato, Johanson et al. (eds.): Turks and Iranians. Interactions in Language and History, Harrassowitz, Wiesbaden 2016, pp. 79-80
[2] اورارتوئی برخلاف ارمنی، زبانی هند و اروپائی نیست. اما طبعا بخاطر همسایگی و همگرائی باستانی میان اورارنوئی، ارمنی و آشوری باستان داد و ستد معینی در حوزه های واژگان و دستور زبان بین این زبان ها انجام گرفته است.
[3] Frye: IRAN v. PEOPLES OF IRAN (1) A General Survey, in: EIr, online, viewed on 14.09.2022
[4] زبان های «دراویدی» عبارت از حدود 250 زبان کوچک و بزرگ است که اساسا پیش از هند و ایرانی شدن زبان هندوستان و سرزمین های دیگر رایج بود. همزمان با مهاجرت تاریخی ایرانی زبانان و هندی زبانان باستان از اوراسیا به جنوب و غرب، حدود چهار هزار سال پیش، گسترش زبان های دراویدی محدود تر شد.
[5] Windfuhr: IRAN vii. NON-IRANIAN LANGUAGES (1) Overview – Eır online, viewed on 22.09.2022
[6] از جمله:
Zadok, R.: The ethno-linguistic character of north-western Iran and Kurdistan in the Neo-Assyrian period, 2002, 89-151
[7] به نقل از ابن حوقل (کتاب الارض) در:
Frye: Idem
[8] Zadok, R.: The ethno-linguistic character of north-western Iran and Kurdistan in the Neo-Assyrian period, 2002, 89-151
[9] ّFrye: Idem
دستهها:آمیختگی ایرانیان و ترکان
شما باید داخل شوید برای نوشتن دیدگاه.