ماد آتروپاتن – آمیزش قومی و دگرگشت زبانی

نقشه ماوراء قفقاز در زمان اشکانیان (سده دوم پ.م.)، منبع: ویکی پدیا

نقشه ماوراء قفقاز در زمان اشکانیان (سده دوم پ.م.)، منبع: ویکی پدیا

درآمد

اولین تمدن ها، اولین شهرنشینی ها، اولین تجربه سکونت و کشاورزی و اولین خط و نوشتار در میانرودان و یا بین النهرین بوده است*. این تمدن ها که تقریبا ۷۵۰۰ تا ۵۰۰۰ سال پیش آغاز یافتند،عبارت بودند از شومر (و یا سومر)، آشور (و یا آسور)، بابل، اکد و عیلام (و یا ایلام). از این تمدن ها،  دولتداری و تمدن عیلام در سرزمین کنونی ایران (خوزستان، پارس و لرستان – وحتی وسیع تر از آن) قرار داشت. با این حساب عیلام اولین تمدن و دولت در سرزمین کنونی ایران است. تمدن های دیگری که نام بردیم در همسایگی ایران کنونی قرار داشتند.

زمانیکه تمدن عیلام حدودا پنج هزار سال پیش آغاز یافت در آذربایجان و کردستان ایران و همچنین همدان و کرمانشاهان که مجموعا هسته اصلی ماد را تشکیل میدادند و دیرتر «ماد کوچک» نام گرفتند، هنوز مردم بصورت قبیله ای زندگی میکردند و نوشتار نبود. تمدن و دولتداری ماد که حدود ۱۰۰۰ سال پیش از میلاد با کوچ اقوام ماد به ایران کنونی و به ویژه شمال و غرب آن شروع شد، آغاز دومین تمدن و دولتداری در ایران کنونی است.

با این ترتیب در زنجیره تاریخی دولت های عیلام، ماد، هخامنشی، اسکندر، سلوکیان، اشکانیان و بالاخره ساسانیان، اولا دولت ماد ادامه دهنده چیزی است که با عیلام شروع شده بود و با هخامنشیان ادامه یافت. ثانیا «ماد آتروپات» و یا «ماد کوچک» و یا فقط «آتروپاتن» یعنی آذربایجان و کردستان، همدان و کرمانشاهان امروزه، یعنی کم و بیش آن «سر گربه» که در نقشه ایران می بینیم، بعنی سرزمینی که دولتداری ماد از آنجا شروع شد و حتی صد ها سال بعد از سقوط ماد نیز هویت منطقه ای خود را ادامه داد، از نظر درک هویت و تاریخ گذشته اهمیت دارد.

در دنیا دانشمندان انگشت شماری بودند و تعداد کمتری هنوز هم هستند که در این حوزه تاریخ به راستی متخصص اند، چونکه تسلط بر تاریخ، زبان و فرهنگ این دوره، دانش چندین لایه ای زبان و خط، مردم شناسی، تاریخ باستان، و مطالعه ده ها فرهنگ و تمدن مختلف منطقه را ایجاب میکند که هیچ کس نمیتواند حتی اگر عزم و امکانش را هم داشته باشد، این کار را به تنهائی انجام دهد. از سوی دیگر منابع قابل استفاده در این حوزه ها بسیار کم هستند و برخی از آنها حتی رمز گشائی هم نشده اند.

در چند مقاله کوشش خواهیم کرد بطور ساده نگاهی به نکات اصلی تاریخ «ماد کوچک» یعنی اساسا آذربایجان و کردستان کنونی داشته باشیم تا نشان دهیم که برپایه آنچه که متخصصین اصلی این حوزه نوشته و گفته اند، در این منطقه ایران کنونی، از دوران پیش از ماد، یعنی از سه هزار و اندی سال پیش به این سو، ده ها و صد ها قوم و قبیله، همزمان با جنگ و گریز، صلح و تجارت و خویشاوندی با همدیگر آمیزش یافته اند. از سوی دیگر در این مدت در این منطقه نسل کشی و یا کوچ اجباری بزرگی نسبت به این یا آن قوم و گروه اجتماعی انجام نگرفته، بلکه قومیت همه مردم منطقه هر بار کمی رنگارنگ تر و مختلط تر گشته است.

در شرح این موضوعات مربوط به قومیت و زبان در ماد آتروپاتن از منابع اصلی مادشناسی و تاریخ باستان استفاده خواهد شد  – بویژه از«تاریخ ماد» اثر ایگور میخائیلوویچ دیاکونوف تاریخ شناس و زبانشناس معروف روس  که در بررسی تاریخ ماد هنوز هم نخستین و مهم ترین دانشمندی است که به ذهن هر فرد علاقمند به تاریخ میرسد. نظر به اینکه تاریخ ماد و خاورمیانه باستان حوزه تخصص من نیست همه نظریات مطرح شده (بجز نتیجه گیری نهائی نوشته) از همین منابع گرفته شده اند. در مواردی که گمان میرود موضوع طرح شده باعث بحث و اختلاف نظر شود، منبع دقیق داده خواهد شد.

کاخ آپادانا در تخت جمشید: سرباز پارسی (پیش) و ماد (پس)

کاخ آپادانا در تخت جمشید: سرباز پارسی (پیش) و ماد (پس)

۱- به طور خلاصه در باره ماد و «ماد کوچک» و یا آتروپاتن چه میدانیم؟

«ماد» نام یک گروه ازاقوام ایرانی و سپس یک پادشاهی در شمال غرب و دیر تر سرزمین بزرگتری  از ایران تاریخی است. اقوام ماد  در اواخر هزاره دوم پیش از میلاد یعنی حدود سه هزار و اندی سال قبل، احتمالا از شمال دریای خزر به مناطق مرکزی، شمالی و غربی ایران کنونی کوچیده در این مناطق مسکون شدند. آنها با اقوام محلی آن زمان این مناطق آمیزش یافته بدنبال دولت عیلامیان (ایلامیان) در جنوب، در شمال- غرب ایران ساختار دولتی جدیدی ایجاد نمودند (۶۷۸ پ.م.). این دولت  در همسایگی دولت های قدرتمند و پیشرفته میانرودان (بین النهرین) مانند آشور قدرت جدیدی را بوجود آورد که بزودی با گسترش خود تبدیل به وزنه مهمی در منطقه گردید.

باید درنظر داشت که سرحدات  و وسعت دولت ماد چیز ثابت و منسجمی نبوده و بخصوص در اوایل این دولتداری بخاط قبیله ای بودن این پادشاهی پیوسته در حال تغییر بوده، اما بتدریج گسترش یافته است.

مرکز دولتداری مادها ابتدا در آذربایجان وکردستان، همدان و کرمانشاهان کنونی ایران و مناطق مرزی این سرزمین ها بود اما این دولت بزودی در شرق تا خراسان، در مرکز و جنوب تا اصفهان و شیراز، در غرب و شمال تا عراق، آناتولی و قفقاز کنونی توسعه یافت و بالاخره با اتحاد با پادشاهی های دیگر منطقه ازجمله  بابل، دولت های رقیب همسایه از جمله اورارتو و باقیمانده امپراتوری آشور را حدودا ششصد سال پیش از میلاد شکست داد.

پادشاهی ماد بزرگ بعد از حکمرانی تقریبا ۱۳۰ ساله، بالاخره در سال ۵۵۰ پ.م. مغلوب کورش هخامنشی شد.

در زمان ماد ها و هخامنشیان اداره محلی هر استان و یا ایالت به یک استاندار، حاکم و یا پادشاه محلی سپرده میشد که به آن «ساتراپ» میگفتند. ساتراپ واژه ای است از زبان مفروض مادی و در عین حال پارسی باستان که به حکمرانان منطقه و استان های امپراتوری های ایرانی ماد و هخامنشی داده شده بود. آنها در عین اینکه تابع «شاه شاهان» و یا شاهنشاه بودند، در محل خود مانند پادشاهان محلی عمل میکردند. در اکثر موارد حاکمیت این «ساتراپى» ها موروثی بود مگر اینکه «شاه شاهان» در این روند مداخله ای کند. این تقسیم قدرت بعد ها در دوره ساسانیان و حتی پس از اسلام نیز ادامه داشت. در دوره ساسانیان وظيفه ساتراپ ها را «مرزبان» ها اجرا ميكردند.

هخامنشیان بخشی از سرزمین تاریخی ماد را که در واقع سرزمین آغازین این امپراتوری بود به حاکمیت محلی یک ساتراپ بنام آتروپات (به یونانی «آتروپاتس») سپردند که خود مادی بود و سلسله محلی خود را در زمان هخامنشیان تاسیس کرده بود. داریوش سوم هخامنشی نیز حاکمیت محلی آتروپات را بر این خطه ماد که  احتمالاعبارت از آذربایجان، کردستان و احتمالا بخشی ازهمدان-کرمانشاهان امروز ایران بود، تایید نمود.

زمانی که بعد از ۲۲۰ سال، امپراتوری وسیع هخامنشیان در اثر حمله اسکندر مقدونی سقوط کرد، آتروپات که در آغاز در صفوف داریوش سوم جنگیده بود، دیرتر از طرفداران اسکندر شد. او ساتراپ «آتروپاتن» و یا آذربایجان باقی ماند و برای تحکیم این اتحاد دخترش را به همسری یکی از سرداران یونانی اسکندر داد.

ماد ها هم از نظر قومی و زبانی و هم از نگاه اداره امپراتوری با دیگر عناصر تشکیل دهنده دولت هخامنشیان مانند پارس ها، پارتی ها، عیلامی ها و همچنین اقوام غیر ایرانی مانند ارامنه، آرامی ها، آشور و بابل و بعد ها یونانی و روم آمیزش یافتند.

دیاکونوف (۱) میگوید دولت ماد در قرن سوم پیش از میلاد یعنی زمان اشکانیان به دو قسمت «ماد سفلی» و «ماد آتروپاتن» تقسیم شده است.

با وجود اضمحلال دولت بزرک تر ماد و برآمدن هخامنشیان، نام «ماد» همچنان در منابع میانرودان و غرب، بخصوص آثار یونانی و لاتینی برای اشاره به سرزمین های شمال غربی وغربی ایران هخامنشی بکار برده میشد.

در منابع باستانی غربی مانند استرابو و پلوتارک (۲)، دو مورخ معروف یونانی، به دولت بزرگتر و کوتاه عمر تر ماد، «ماد بزرگ» و به حکومت کوچکتر و شمالی این دولت که بعنوان دولتی محلی و تاحدی خودمختار چند قرن دیگر به حیات خود ادامه داد، «ماد آتروپاتن» و یا فقط «آتروپاتن» و گاه «ماد کوچک» نام داده شده است. در فارسی میانه (پهلوی) این نام در ابتدا «آتورپاتاکان» و دیر تر «آدورباداگان» و در فارسی «آذرآبادگان» و یا «آذربایگان» بود که معرّب آن در فارسی معاصر ابتدا «آذربیجان» بوده و سپس به «آذربایجان» تبدیل شده است. «آتور» و یا «آدور» مادی همان «آذور» و یا «آذر» فارسی است که تعبیری اوستائی است و معنی «نگهبان آتش» میدهد (۳).

پادشاهی محلی آتروپات و جانشینان این سلسله در مناسبات با همسایگان و دیگر حکومت های متعاقب شکست هخامنسیان مانند ارمنستان، اشکانیان، روم و درنهایت بیزانس یعنی روم شرقی، گاه مستقل عمل میکرد، گاه در صلح و آمیزش قومی و خانوادگی بسر میبرد و گاه جنگ مینمود تا اینکه پس از حدود ۲۴۰ سال، این حکومت محلی ابتدا تابع دولت اشکانیان شد و آنگاه در اثر برآمدن ساسانیان جزو این امپراتوری جدید ایران گردید.

در دوره ساسانیان نیز آتروپاتن، یا آتورپاتاکان و یا آذربایگان یکی از استان های رسمی ساسانی بود که به نمایندگی از سوی شاهنشاه ساسانی از سوی یک «مرزبان» (بجای ساتراپ پیشین) اداره میشد.

نام پایتخت دولت ماد، طوریکه در سنگ نبشته بیستون متعلق به داریوش یکم (قرن ششم پ.م.) نوشته شده، به پارسی باستان «همگمتانا»، به عیلامی «آگمادانا»، به بابلی «آگامتانو» ذکر شده است که همان «همدان» به فارسی معاصر است.

برخی منابع نام مرکز آتروپاتن و یا آذربایجان در زمان اشکانیان را پرسه (به فتح «پ») در نزدیکی تخت سلیمان کنونی ذکر کرده اند (۴).  پیش از آن نام پایتخت و یا مرکز اقامت و حکومت ساتراپِ آتروپات «گنزک» (به فتح «گ» و «ز»، مادی «گزن»  و فارسی «گنز» بمعنی «گنچ، خزینه») در جنوب دریاچه ارومیه بوده است (۵). به گفته مینورسکی (۶) خرابه های گنزک هنوز در نزدیکی لیلان-میاندوآب موجود است. گفته میشود آتشکده مقدس ماد ها بر فراز یکی از تپه های گنزک قرار داشته اما دیرتر به جای دیگری منتقل شده است.

———————————————————————

* دیگر منابع  اصلی و مرجع که از آنها استفاده وسیع و عمومی شده در پایان این سلسله مقالات ذکر خواهند شد.

(۱) دیاکونوف، ا. م.: تاریخ ماد (ترجمه فارسی)، تهران ۱۳۴۵، ص ۸۶

(2) Shipman, K.: Azerbaijan iii. Pres-Islamic History, originally published 1987. Encyclopedia Iranica online as viewed in Sep. 2016

(۳) عفیفی، رحیم: اساطیر و فرهنگ ایرانی در نوشته های پهلوی، چاپ دوم، تهران ۱۳۸۳، ص ۴۱۱-۴۱۲

(۴) عنیفی، همانجا

(5) Boyce, M.: Ganzak, originally published 2000. Encyclopedia Iranica online as viewed in Sep. 2016

(6) Minorsky, V.: Roman and ByzantineCampaigns in Atropatene, BSO(A)|S , 11/2,  1944, pp. 243-65, quoted in: Boyce, M.: Gaznak, in: Encyclopaedia Iranica online, as viewed in Sep. 2016

———————————————————————

در نوشته بعد: در باره اقوام و زبان های آذربایجان پیش از ماد ها چه میدانیم؟



دسته‌ها:رنگارنگ

برچسب‌ها:, , , ,

%d وب‌نوشت‌نویس این را دوست دارند: