استخوان های بی زبان

گهواره و گسترش هند و اروپایی زبان های نخستین از هشت هزار سال قبل به بعد (کراوزه 2024)

دنیای امروز حدود هشت  میلیارد نفر جمعیت دارد. آنها به پنج تا هفت هزار زبان جداگانه سخن میگویند. بسیاری از این زبان ها و بخصوص زبان های هند و اروپایی که مجموع گویشوران آن حدود 3.5 میلیارد نفر است، از طرف زبانشناسان مورد بررسی های دقیق قرار گرفته است. آنها به تاریخ مکتوب و نوشته ها و نمونه های باقیمانده از دوران قدیم تکیه نموده و کوشش کرده اند از این راه ریشه های واژگان و دستور این زبان ها را یافته و با یکدیگر مقایسه نمایند. توانایی سخن گفتن و به این صورتِ تکامل یافته با دیگران رابطه برقرار کردن، مخصوص انسان هاست و به دستگاه ژنتیک او وابسته است، اگرچه ژن های باقیمانده از هیچ کس نمی تواند معین کند که این یا آن شخص هزار سال یا ده هزار سال پیش به چه زبانی صحبت میکرد. به عبارت دیگر، «استخوان هایی که تحلیل میکنیم، نمی توانند زبان باز کنند و حرف بزنند، تا هنگام تحلیل بفهمیم که صاحب این استخوان به چه زبانی سخن میگفت».[1] با اینهمه، پیشرفت های علم ژنتیک که در سال های گذشته شاهدش بودیم، به کمک ما میرسند، تا جایی که امروزه دقیقا میتوان گفت که اکثر زبان های کنونی اروپا و آسیا در کدام دوره و کدام مناطق پخش شده اند. این کار اساسا از طریق رهگیری ژنوم هایی انجام میگیرد که میتوانیم به کمک تست های فراوان از مردمانی بگیریم که میتوانیم بر پایه دانش تاریخی حدس بزنیم که هزار یا دو هزار سال پیش بومی های این یا آن منطقه اروپا، آناتولی، قفقاز و یا ایران بودند. این تست ها هرچه بیشتر انجام یابند، نتایج آن هم قابل اطمینان تر خواهد بود.

این تحلیل ها نشان میدهند که زبان های هند و اروپایی که بزرگترین خانواه زبان های دنیاست، 8000 سال پیش توسط نخستین کشاورزهای آناتولی (ترکیه کنونی) و همچنین 5000 سال پیش با مهاجرت نخستین هند و اروپایی زبانان از منطقه ای شامل شرق ترکیه، شمال غرب ایران (آذربایجان)، ارمنستان و جمهوری آذربایجان کنونی از سویی به هند، و از سوی دیگر به اروپا گسترش یافته است.[2]  البته اگر از زمان مهاجرت انسان های معاصر از آفریقا به دیگر نقاط دنیا یعنی دستکم از 50-60 هزار سال پیش تا کنون حساب کنیم، 8000 یا 5000 سال پیش چندان دور جلوه نمیکند.

پس، تا هشت هزار یا ده هزار سال پیش چه؟ مثلا در ایران، آناتولی یا خاورمیانه و اروپا گروه های مردمی که تا پنجاه هزار سال پیش از آن از آفریقا آمده بودند، به چه زبان هایی صحبت میکردند؟ این را نمیدانیم. اما این را میدانیم که بنا بر تحلیل های ژنتیک از مردمان بومی اقیانوسیه و گینه نو و همچنین بومیان «آب اوریژین» استرالیا این گروه های مردم حدود 40 هزار سال پیش، از آفریقا به این مناطق آمده بودند. نتیجه گیری نسبتا منطقی این یافته ژنتیک میتواند آن باشد که آن گروه های مردم اقیانوسیه و استرالیا به نوعی اولیه و محدود از زبان های بومی خود سخن میگفتند. زبان های خویسان ها که در خود آفریقا بودند نیز دستکم به همان اندازه قدیمی است. خویسان زبان ها احتمالا از نخستین گروه هایی بودند که از طریق عربستان به آسیا رفتند. در باره مناطق دیگر دنیا و پخش گروه های انسان ها در آنجا نیز تنها برخی اطلاعات عمومی داریم. احتمالا با کشفیات و بررسی های نو بعید نیست اطلاعات جدیدی در این مورد به دست آوریم. در مجموع این را میدانیم که به خاطر دوره های متناوب یخبندان مهاجرت های بزرگ به اروپا کمی دیرتر، یعنی حدود 40 هزار سال پیش بوده، اگرچه استخوان های اندک انسان های قدیمی تر از آن نیز در یونان و خاورمیانه (اسرائیل) یافت شده اند که هنوز دلیل کافی بر مهاجرتی گسترده به شمار نمی آیند.

ضمنا، این را هم باید در نظر گرفت: همه انسان ها، چه در داخل و چه در خارج از آفریقا، تا دوره نوسنگی و انقلاب کشاورزی صد ها هزار سال به صورت «شکارچی و گرد آورنده» زندگی میکردند، مطابق شرایط این طرز زندگی در گروه های نسبتا کوچک میزیستند و  از نقطه ای به نقطه دیگر کوچ مینمودند. بعد از مدتی این طرز زندگی با طرز زندگی دامداری تلفیق یافت و گروه های دامدار درعین حال که کوچ میکردند، به شکار و جمع آوری هم می پرداختند. در فصل نخست این کتاب در باره اهمیت آتش و شکار هم گفته شده بود که احتمالا نخستین شکل های بیان و ارتباط زبانی بین انسان ها به  صورت شفاهی، بین گروه های نسبتا کوچکی از شکارچیان و گردآورندگان در اطراف اجاق های آتش در «عصر سنگ» اتفاق افتاده و از 3.4 میلیون سال پیش تا چند هزار سال پیش ادامه داشته است. بنا بر این میتوان تصور کرد که انسان ها در سراسر جهان در گروه های بزرگ و کوچک خود جمع شده و هر کدام سیستمی ابتدایی با کم و بیش واژگان، قواعد دستوری و نظام آوایی جهت مبادله اطلاعات و بیان اندیشه های خود به وجود آورده اند. در چنین شرایطی گمانه زنی در مورد یک زبان به صورتی که ما امروزه از این کلمه درک میکنیم، چندان منطقی و بجا جلوه نمیکند. احتمالا ده ها هزار سال طول کشیده تا گروه های مختلف همسایه و دور در عین حال که با یکدیگر جنگ و صلح میکردند، نزدیک تر یا دورتر میشدند، با هم می آمیختند یا می جنگیدند. آنها احتمالا در همین روند ها بود که به تدریج در طول چند هزار سال شکل های ابتدایی زبان ها و گویش هایی را به وجود آورده اند. همین شکل های ابتدایی زبانی و فرهنگی بوده که میرفت تا در تحولات تاریخی بعد، همزمان با فراز و نشیب تاریخ و تمدن ده هزار سال گذشته، شکل های نوین و معاصر زبان های مختلف را به خود گیرد.

و اما به موضوع پیدایش و گسترس زمان و مکان احتمالی زبان های هند و اروپایی برگردیم.

هند و ایرانی تا اروپایی

از ایسلند تا پرتغال، از یونان تا روسیه، شما هر زبانی که میشنوید، به استثنای دو سه نمونه نسبتا کوچک (مانند باسکی، مجاری، فنلاندی و استونیایی) و همچنین کلّ قاره های آمریکا و استرالیا متعلق به خانواده زبان های هند و اروپایی است. مهم نیست که زبان و لهجه رسمی و کتبی این کشور های معاصر از برخی لهجه های مردم همان کشور ها فرق میکند یا نه. گاه شاید زبان اصلی شما انگلیسی یا فرانسه است، اما لهجه های محلی این زبان ها (که اکثرا نوشته هم نمیشود) گاه برای خود گویشوران این زبان ها به سختی قابل فهم است.

این خانواده زبانی یک شاخه بزرگ آسیایی هم دارد که عبارت است از هندی و ایرانی، در شمال: ارمنی، تاتی و تالشی، در شمال غربی: اوسِتی و در شرق: بخش های کُردی … یعنی اگر درتاریخ مدتی طولانی به عقب برویم، اصولا و منطقا باید به ریشه یا اصل زبان یا زبان ها ولهجه های نیا هند و اروپایی برسیم، یعنی ریشه ای که همه شاخه های دور و نزدیک «درخت» هند و اروپایی از آن جدا شده اند. البته این، نظریه ای تئوریک است و ما هرگز نخواهیم دانست که در عمل، این زبان نیا هند و اروپایی چه واژگان و تلفظی داشته است. انسان هایی که درگذشته اند و حتی غالبا استخوان هایشان هم تبدیل به گرد وخا ک شده، بدون شک نمی توانند سر بلند کرده و حرف بزنند. از این جهت زبانشناسان تاریخی به ناچار به قدیمی ترین آثار نوشتاری هند و اروپایی مراجعه میکنند و این قبیل متن ها را تحلیل می نمایند. اما وقتی که این گونه آثار کتبی ثبت شده، مثلا هزار سال پیش، مدت ها از پیدایش زبان های هندواروپایی گذشته بود. بنا بر این، بسیاری نظریه ها در باره پیدایش و گسترش زبان های هند و اروپایی هنوز در سطح تئوریک باقی مانده اند. با اینهمه، برخی از این تئوری ها، هنگامیکه آنها را در بستر تحولات تاریخی و ژنتیک گویشوران زبان های هند و اروپایی بررسی میکنیم، منطقی تر از دیگران بنظر میرسند.

در باره این که زبان های هند و اروپایی در کدام دوره و چگونه در اروپا پا گرفته و گسترش یافته اند، دو تئوری اصلی موجود است. در چندین دهه گذشته طرفداران این یا آن تئوری به بحث و استدلال بین خود ادامه داده اند. بنا بر تئوری نخست، این زبان ها به دنبال انقلاب نوسنگی یا کشاورزی (8000 سال پیش) در اروپا پخش شده اند. طبق تئوری دوم، ریشه پیدایش و گسترش زبان های هند و اروپایی مربوط به مهاجرت های بزرگ قبایل گویشور همین زبانها 5000 سال پیش از استپ ها یا دشت های اوراسیا (آسیای مرکزی، روسیه، اوکرائین) به اروپا، ایران و هندوستان بوده است. این که این دو مهاجرت بزرگ در هشت و سپس پنج هزار سال پیش اتفاق افتاده، در چند دهه اخیر با تحلیل های مدرن ژنتیک اثبات شده و جای تردیدی باقی نگذاشته است.

پیش از این تحلیل های ژنتیک، بخصوص در دنیای آکادمیک آلمانی قرن پیش، بسیاری از  زبانشناسان رغبت زیادی داشتند که اصل زبان های اروپایی (از جمله ژرمنی/آلمانی) را نه ارمغانی «صادراتی» از استپ های شرق، بلکه محصول خود اروپا بشمارند. «آنها بیشتر با دغدغه های سیاسی و «ملی» تئوری نخست را ترجیح میدادند و میگفتند زبان های اروپایی نیز مانند فرهنگ کشاورزی که پس از آغاز یکجا نشینی انسان ها در آناتولی آغاز یافته، دست آورد  عمومی انسان هاست و نه «ره آورد» مهاجران آناتولیایی و اوراسیایی به اروپا.

در واقع، پایه این نظریه که زبان های اروپایی محصول خود انسان های اروپاست و ربطی به شرق، آناتولی و ایران یا هند ندارد، زمانی متزلزل و غیر قابل دفاع شد که در قرن نوزدهم بیشتر زبانشناسان اروپایی به دنبال بررسی های مقایسه ای خود، به این نتیجه رسیدند که سانسکریت (زبان کلاسیک هندی)، لاتین و یونانی از یک ریشه اصلی هستند. مدتی بعد با کشفیات جدید در باره زبان های پارسی و اوستایی، اندیشه خانواده زبان های هند و اروپایی شکل مشخص تری به خودگرفت، تا جایی که درخت زبان های هند و اروپایی که زبانشناس آلمانی «آگوست شلایخر» در نیمه قرن نوزدهم تهیه کرد، کم و بیش همان بود که امروزه در بسیاری منابع زبانشناسی می بینیم.

چند سال پیش تیم بین المللی بزرگی عبارت از متخصصین برجسته ژنتیک و باستانشناسی از طرف انستیتوی «ماکس پلانک» آلمان در همکاری با دانشگاه هاروارد آمریکا مسئول پژوهش و تدوین گزارشی علمی در باره ریشه، تاریخ و خاستگاه زبانهای هند و اروپائی گردید. آنها به کمک باقیمانده استخوان های  45 نفر از انسان های دوره باستان که بین 3200 و 6500 سال پیش در قفقاز زیسته اند، «دی ان ای» آنان را از نظر نقش دو منطقه آناتولی در جنوب و فرهنگ گورچالی در شمال قفقاز بررسی نمودند. گزارش مزبور در سال 2018 منتشر شد.[3] یکی از نتایج جالبی که از این تحلیل ها به دست آمد، بخصوص قابل توجه بود و آن اینکه برخلاف تصور غالب، صاحبان این ژن ها اصولا به شمال مهاجرت کرده اند و نه مستقیما به  غرب آناتولی.  بعد، آنها از آنجا به دشت های پونتیک اروپای شرقی مهاجرت نموده اند. این نیز نشان میدهد که احتمالا بسیاری از زبانهای نخستین نیاهندواروپائی از جنوب قفقاز به شمال و از آنجا به اروپا گسترش یافته اند.

هلال حاصلخیز و انقلاب کشاورزی، 7500 س.پ.، ویکی پدیا

نکته دیگری نیز که بسیار جالب است اینکه به گفته یوهانس کراوزه، مشخصات ژنتیک آن انسان های باستان که از طریق قفقاز از جنوب به شمال مهاجرت کرده اند، با مشخصات ژنتیک کشاورزان پیشا تاریخی که در شمال غرب ایران کنونی زندگی میکردند، همخوان است. از این جهت احتمالا میتوان نتیجه گیری کرد که گونه های باستانی بسیاری از زبانهای هند و اروپائی ابتدا در سرزمین های شمال غربی ایران کنونی، جنوب قفقاز و شرق آناتولی رشد و نمو کرده و دیرتر، در طول مهاجرت به شمال کوه های قفقاز و از آنجا به اوراسیا شکل گرفته اند.

کراوزه که خود عضو هیئت علمی تهیه کننده گزارش نامبرده بود، یک سال بعد از انتشار این گزارش، کتاب معروف خود با عنوان «سفر ژن های ما» (2019) را نوشت.او در این کتاب میگوید: «امروزه ما به طور قطع میدانیم که هم 8000 سال پیش و هم 5000 سال پیش دو مهاجرت کلان (به سوی غرب) رخ داده است.»[4]  او در زیر فصل مخصوصی در کتاب نامبرده با عنوان «ریشه در ایران» مینویسد: «گسترش کشاورزی از شرق هلال حاصلخیز ضمنا دوره ایرانی نوسنگی نیز نامیده میشود، زیرا اگرچه این دو روند همزمان جریان یافتند،  لیکن مستقل از یکدیگر بودند. در آن دوره (8000 سال پیش) مردم از سرزمین های ایران (کنونی) رو به سوی شرق نهادند و تا شمال هندوستان پیش رفتند و (همچنین) از طریق قفقاز به شمال رفتند. 8000 سال پیش مردمان دوره نوسنگی ایران تبدیل به نیاکان مردمانی از قبیل پاکستان، افغانستان و شمال هندوستان و همچنین نیاکان مردم فرهنگ گورچالی یا یامنا شدند.»[5]

پنج سال بعد از انتشار پژوهش فوق، هیئت علمی دیگری باز از طرف انستیتوی «ماکس پلانک آلمان» با مدیریت پُل هگرتی، متخصص زبان شناسی و روند تکاملی انسان ها، و شرکت چندین دانشمند برجسته زبان شناسی و ژنتیک از جمله خود یوهانس کراوزه همین موضوع تاریخ و سرزمین های پیدایش و گسترش زبان های هند و اروپائی را بررسی نموده و در سال 2023 (1402 خورشیدی) نتایج این پژوهش را منتشر کردند.[6] پژوهش جدید تر مزبور با لحاظ کردن جنبه های بیشتر زبان شناختی از جمله مقایسه تاریخی و تحلیلی واژگان پایه در 109 زبان معاصر هند و اروپائی و 52 زبان باستانی هند و اروپائی به نتیجه ای رسید که بررسی پیشین همین موسسه را تکمیل و دقیق تر کرده است.

بنا بر آخرین پژوهش نامبرده، زمان پیدایش نخستین خانواده زبان های هند و اروپائی حدود 8100 سال پیش در پایانه شرقی هلال حاصل خیز یعنی شمال غربی ایران، جنوب قفقاز و شرق آناتولی بوده است. احتمالا از این منطقه است که زمینه پیدایش زبان های آناتولیائی (مانند هیتیتی) و ارمنی آماده شده است. بخشی از نیا هند و اروپائی زبانان  مستقیما از طریق آناتولی به غرب مهاجرت کرده اند (یونانی، آلبانیائی)، اما گروه بزرگ تری از قفقاز به شمال رفته و از آنجا حدود 5000 سال پیش همراه با گروه هائی از فرهنگ گور چالی (یامنا) به دشت های پونتیک در اروپای شرقی رفته و از آنجا به تدریج به همه اروپا پخش شده اند. همزمان، شاخه کوچکی (تُخاری) از شمال به آسیای میانه کوچ کرده است. مدتی بعد گروه باز نسبتا کوچکی خود را تا 3500 سال پیش به اوراسیا رسانده است. به نظر میرسد این، همان گروه هند و ایرانیان از جمله نیا هندی زبانان، ماد ها، پارسی ها و پارتی هاست که حدود هزار سال بعد به جنوب (هند و ایران کنونی) مهاجرت میکنند.

بنا به این گزارش، اولین انشعاب و انسجام مهم زبانهای هند و اروپائی (بالتیک/اسلاوی، ژرمنی، سِلتی یا کِلتی، ایتالیک) مقارن با 7000 سال پیش رخ داده است. زبان های هند و ایرانی بعد از 3500 سال پیش به جنوب و جنوب غربی آسیا یعنی هندوستان و ایران گسترش یافته اند. این هم مشخصا تائید دیگری است بر نطریه های مهاجرت مادها و پارسی ها بین 3500 تا 3000 سال پیش به هندوستان و ایران کنونی که در دیگر آثار این نویسنده شرح داده شده است.

(ادامه دارد. فصلی از طرح کتاب جدید «سرگذشت ژن ها، جمعیت ها و زبان ها)


[1] Krause, S. 138

[2] Ibid.

[3] Chuan-Chao Wang, et al: The genetic prehistory of the Greater Caucasus, 2018

[4] Krause: Ibid, S. 140

[5] Krause: Ibid, p. 148-149

[6] Paul Heggarty, et al: Language trees with sampled ancestors support a hybrid model for the origin of Indo-European languages, in: Science, vol. 381, n. 6656, 2023..



دسته‌ها:ژنتیک, کتاب های عباس جوادی, رنگارنگ