
هيچوقت از دوباره خوانى ويل دورانت: تاريخ تمدن، وحتى زير نويس ها و توضيحاتش و باز خوانى و برگشتن و مقدمه اش را راخواندن خسته نميشوم. امروز گفتم نگاه كنم ببينم در مقدمه بخش اول: ميراث شرقى ما در مورد معيار هاى تمدن چه ميگويد، كدام عوامل شاخص تمدن بشريت مجموعا و گروه هاى بشرى، جوامع، اقوام و ملل است؟ اكتشافات و اختراعات، سازمان يابى اجتماعى و اقتصادى، تجارب حكومت، ظهور دين وپيشرفت آن در سمت هاى گوناگون، تحول اخلاق و رفتارانسان ها بصورت منفرد و جوامع، شاهكار هاى ادبيات، پيدايش و گسترش دانش، ثبت انديشه، تحول خط و الفبا، پيدايش و عمق يابى فلسفه، اختلاط فلسفه، دين و علم، دستاوردهاى هنر و معمارى و در نهايت دسترسى به راحتى، زيباشناسى و احترام انسان ها به قانون و حقوق همديگر…
خُب، بى اختيار، حالا فكركنيم كه ما در اين فراز و نشيب اقلا ده هزار ساله كجا بوديم و كجا هستيم و رو به كجا ميرويم…
مثلاً:
«تمدن را ميتوان، به شكل كلي آن، عبارت از نظمي اجتماعي دانست كه در نتیجة وجود آن، خلاقیت فرھنگي امكان پذير ميشود و جریان پیدا ميكند. در تمدن چهار ركن و عنصر اساسي را ميتوان تشخیص داد كه عبارتند از: پیش بینی و ذخيره در امور اقتصادي، سازمان سیاسي، سنن اخلاقي، و كوشش در راه معرفت و بسط ھنر. ظهور تمدن ھنگامي امكانپذیر است كه ھرج و مرج و ناامني پایان پذیرفته باشد، چه فقط ھنگام از بین رفتن ترس است كه كنجكاوي و احتیاج به ابداع و اختراع به كار ميافتد و انسان خود را تسلیم غریزه هاى خود ميكند كه او را به شكل طبیعي به راه كسب علم و معرفت و تهيه وسایل بهبود زندگي سوق ميدھد.»
— ويل دورانت: مقدمه جلد اول «تاريخ تمدن»
دستهها:یادداشت
لای لای، بالا، لای لای / یات، قال دالا، لای لای (بخواب، جانم، بخواب و عقب بمان)
رانت و رانت خواری یعنی چه؟
اقتصاد ایران، کره شمالی، روسیه و ونزوئلا
آیا ایران به صحرا تبدیل خواهد شد؟