
چرا ایران تا قبل از انقلاب اسلامی ۱۹۷۹ هیچ درگیری با اسرائیل نداشت؟
سوال بسیار خوبی است. عدم وجود درگیری آشکار بین ایران و اسرائیل قبل از انقلاب اسلامی ۱۹۷۹ به ترکیبی از عوامل ژئوپلیتیکی، استراتژیک و ایدئولوژیک مربوط میشد :
۱. منافع ژئوپلیتیکی مشترک
- هم ایران (در زمان شاه) و هم اسرائیل ، کشورهای غیرعرب خاورمیانه بودند.
- ایران و اسرائیل هیچگاه همسایه نبودند (و نیستند). هیچ ضدیت سرزمینی، اقتصادی و اجتماعی بین آنان وجود نداشت (و ندارد).
- هر دوی آنها از سوی ناسیونالیسم عربی ، به ویژه مصرِِ ناصر و بعدها سوریه و عراقِ بعثی، که به دنبال سلطه منطقهای و به شدت ضد اسرائیلی بودند، احساس خطر میکردند.
- این «اتحاد پیرامونی» (اسرائیل، ایران، ترکیه، حبشه در زمانهای مختلف) توسط ایالات متحده به عنوان وزنه تعادلی در خاورمیانه در برابر رژیمهای ملیگرای عرب و متحد شوروی تشویق میشد.
- یک تجربه مثبت تاریخی هم در رشد مناسبات معاصر دو کشور بی تاثیر نبود. 2500 سال پیش کورش هخامنشی با فتح بابل، یهودیان اسیر در آن سرزمین را آزاد کرده و با کمک به بازسازی شهر باستانی اورشلیم آنان را رهسپار سرزمین های نیاکان خود نموده بود.
۲. روابط ایران با غرب
- در زمان حکومت محمدرضا شاه پهلوی، ایران از متحدان نزدیک ایالات متحده و بریتانیا (عموما غرب) بود که آنها نیز از اسرائیل حمایت میکردند.
- اسرائیل به یک شریک آرام اما مهم در همکاریهای اطلاعاتی، کشاورزی و نظامی تبدیل شد، زیرا این امر با استراتژی منطقهای واشنگتن و خود ایران و اسرئیل مطابقت داشت.
- با اینهمه، ایران رسماً اسرائیل را به رسمیت نشناخت (برای جلوگیری از آزرده خاطر کردن اعراب و مسلمانان)، اما روابط غیررسمی خود را حفظ کرد : دیپلماتهای اسرائیلی تحت عناوین دیگری در تهران فعالیت میکردند و پروازهای مرتب شرکت هواپیمایی «ال عال» به ایران برقرار بود.
۳. همکاری اقتصادی و استراتژیک
- صادرات نفت: ایران، به ویژه پس از تحریمهای کشورهای عربی، یکی از تأمینکنندگان اصلی نفت اسرائیل بود.
- روابط نظامی و اطلاعاتی: ایران و اسرائیل در پروژههایی مانند توسعه تسلیحات و تبادل اطلاعات، به ویژه علیه گروههای ملیگرای عرب و شبهنظامیان فلسطینی، همکاری داشتند.
- کشاورزی و فناوری: اسرائیل دانش فنی آبیاری و کشاورزی را در اختیار ایران قرار داد که شاه آن را تحسین میکرد.
۴. فقدان تضاد ایدئولوژیک
- پیش از سال ۱۹۷۹، ایران یک پادشاهی سکولار بود و هیچ خصومت مذهبی با یهودیان یا اسرائیل نداشت.
- شاه حتی به یهودیان اجازه حیات فرهنگی و اجتماعی در داخل ایران را داد و یهودیان ایرانی عموماً در رفاه بودند.
- در حالی که ایران، به عنوان کشوری با اکثریت مسلمان، رسماً موضعی محتاطانه در قبال اسرائیل اتخاذ میکرد (تا از خشمگین کردن همسایگان عرب خود جلوگیری کند)، خود رژیم، اسرائیل را دشمن وجودی خود نمیدانست .
۵. چه چیزی در سال ۱۹۷۹ تغییر کرد
- انقلاب اسلامی، ایدئولوژی ایران را متحول کرد.
- ضدیت با اسرائیل و صهیونیسم به بخش مرکزی هویت جمهوری اسلامی تبدیل شد و با مبارزه گستردهتر آیتالله خمینی علیه «امپریالیسم» و «استکبار» گره خورد.
- حمایت از گروههای فلسطینی، هم به یک وظیفه مذهبی-ایدئولوژیک و هم به راهی برای کسب مشروعیت در جهان اسلام تبدیل شد.
- بزودی (مخصوصا بعد از جنگ ایران و عراق) فشار و حمله های جاسوسی و نظامی آشکار و پنهان حکومت اسلامی ایران (اغلب به دست شبه نظامیان فلسطینی) علیه اسرائیل (بمب گذاری، ترور، گروگان گیری، پرتاب موشک) تحت عنوان اینکه اسرائیل «باید از صحنه روزگار پاک شود» همراه با دشمنی با غرب و نزدیکی به شوروی و چین تبدیل به سیاست اصلی و «علت وجودی» جمهوری اسلامی گردید، سیاستی که رفاه اقتصادی و اجتماعی ایرانیان را نیز به فراموشی سپرد.
- اسرائیل، که زمانی شریکی آرام بود، به عنوان «شیطان کوچک» (در کنار ایالات متحده به عنوان «شیطان بزرگ») تعریف مجدد شد.
✅ خلاصه اینکه: ایران تا سال ۱۹۷۹ هیچ درگیری با اسرائیل نداشت زیرا هر دو کشور از نظر استراتژیک علیه قدرتهای ملیگرای عرب متحد بودند، از حمایت مشترک ایالات متحده برخوردار بودند و در تجارت، نفت و امنیت همکاری عملگرایانهای داشتند. این گسست تنها پس از آن رخ داد که انقلاب، سلطنت سکولار شاه را با یک جمهوری اسلامی مبتنی بر ایدئولوژی مذهبی و ضد اسرائیلی جایگزین کرد.
چه میزان از این همکاری در آن زمان برای عموم مردم ایران قابل مشاهده بود، یا بیشتر در پشت صحنه انجام میشد؟
نگاهی به همکاری ایران و اسرائیل قبل از سال ۱۹۷۹
۱. بیشتر پشت صحنه
- حکومت شاه از به رسمیت شناختن رسمی اسرائیل اجتناب کرد تا کشورهای عرب و مسلمان را از خود نراند.
- در نتیجه، همکاری اغلب مخفیانه انجام میشد:
- دیپلماتهای اسرائیلی در تهران تحت عنوان «هیئت تجاری» فعالیت میکردند.
- همکاریهای اطلاعاتی و نظامی بسیار محرمانه بودند.
- صادرات نفت به اسرائیل علنی نشد.
۲. کمی آگاهی عمومی
- با وجود این پنهانکاری، ایرانیان تحصیلکرده و نخبگان سیاسی تا حد زیادی از این روابط مطلع بودند.
- شرکت هواپیمایی ال عال اسرائیل آشکارا به تهران پرواز داشت.
- کارشناسان کشاورزی اسرائیلی در ایران کار میکردند، و گاهی حتی در پروژههای روستایی نیز حضورشان مشهود بود.
- یهودیان ایرانی با اسرائیل پیوندهای فرهنگی و اجتماعی داشتند، از جمله گردشگری و مهاجرت، که چندان پنهان نبود.
۳. مخالفت داخلی
- گروههای چپگرا، هواداران ملیگرایان عرب و اسلامگرایان در ایران از نزدیکی شاه به اسرائیل انتقاد میکردند.
- برای آنها، این مدرکی بود که شاه «دست نشانده غرب» و همدست در «سرکوب فلسطینیان» است.
- اما رژیم شاه به طور مؤثر مخالفتها را سرکوب میکرد، به این ترتیب این انتقادات هرگز سیاست رسمی را شکل ندادند.
✅ نکته آخر:
رابطه ایران و اسرائیل قبل از سال ۱۹۷۹ عملگرایانه، سودمند برای هر دو طرف و گسترده بود. شاید ایرانیان عادی گوشههایی از آن را دیده باشند (پروازهای ال عال، کارشناسان اسرائیلی، گزارشهای رسانهها)، اما عمق کامل همکاریهای امنیتی و اقتصادی عمداً از کانون توجه پنهان نگه داشته میشد.
(با استفاده از «چَت جی پی تی»)
دستهها:یادداشت
لای لای، بالا، لای لای / یات، قال دالا، لای لای (بخواب، جانم، بخواب و عقب بمان)
رانت و رانت خواری یعنی چه؟
اقتصاد ایران، کره شمالی، روسیه و ونزوئلا
آیا ایران به صحرا تبدیل خواهد شد؟
نظر یا سؤال شما