
چگونه تغییر نظام سیاسی یک ملت واحد ممکن است در طول چند نسل و طی چند دهه، انواع مختلفی از مردم آن ملت واحد را به وجود آورد. با بررسی چند نمونه کوشش خواهم کرد به این پرسش جواب های محتمل و منطقی بیابم. در این بررسی کوتاه به نمونه های کرۀ جنوبی و شمالی، سابقاً ویتنام شمالی و جنوبی، سابقاً آلمان شرقی و غربی اشاره خواهم کرد و در ضمن به این سؤال خواهم پرداخت که نزدیک به 50 سال حاکمیت جمهوری اسلامی در ایران در مقایسه با دورۀ پیش از انقلاب (یعنی قبل از 1979) چه تغییراتی در درآمد، رفاه، تحصیل، اشتغال، سلامتی، فساد مالی و اخلاقی، باورها، دینداری، اعتماد به حکومت، عادت ها، امیدبه آینده، زندگی روزمرّه، مناسبات خانوادگی و اجتماعی اغلب ایرانیان به وجود آورده است.
در اینجا مخصوصاً برای دادن مثال های مشخص و قابل لمس (به ویژه از نمونۀ ایران) به کمک شما نیاز دارم. در عرض چند روز آینده کوشش خواهم کرد طرح اصلی این نوشته (از جمله شامل نمونه های آلمان، کُره، ویتنام) را با شما در میان بگذارم و این نوشته را به تدریج با نمونه ها و نظر هایی که شما میفرستید، تکمیل کنم. نمونه ها و نظر های خود را میتوانید یا در «فیس بوک» زیر همین پُست بگذارید یا در «چشم انداز» به عنوان کامنت زیر همین نوشته مطرح کنید. امیدوارم کلّ مقاله («کلّ»که میگویم، نوشته ای چندان طولانی نخواهد بود. فوقش 400-500 کلمه).
ابتدا خودم یک مطلب مقدماتی را مطرح کنم.
این موضوع از نقطۀ نظر من فوق العاده جالب و در عین جال پیچیده است. قبل از همه چیز به سختی میتوان مثلاً از نمونۀ آلمان شرقی که تا 1990 تابع شوروی و جزو بلوک شرق بود و در پی فروپاشی شوروی با آلمان غربی متحد شد، نتیجه های حتی الامکان کلّی گرفت و آن نتیجه ها را در نمونۀ ویتنام یا ایران و کُره هم جستجو نمود. بدون شک میتوان این کار را کرد. اما در این کوشش هر چه کلّی تر باشیم، از وضع مشخص و ملموس آن کشور و ملت دورتر خواهیم شد و غیره. اینها را هنگام دادن نمونه های مشخص بهتر خواهیم دید. ولی، با اینهمه، به نظرم بعضی شاخص ها مثلاً «امید به آینده»، دادن و گرفتن رشوه در تحصیل یا پروژه های دولتی در هر یک از این کشور ها که هر کدام به نوعی ماجرای تغییر نظام سیاسی را از سر گذرانده است، فرق میکند. به همین ترتیب وضع کرۀ شمالی کمونیستی با ایران اسلامی البته فرق میکند، اما در بارۀ هر دو میتوانیم به راحتی بگوئیم که در روند تحصیل، تعیین رشتۀ دانشگاهی، استخدام و درآمد ناشی از آن، در هر دو مورد ایران و کُره شمالی، درجۀ وابستگی به رژیم و سپاه پاسداران (ایران) و نظام استبدادی و کمونیستی (کرۀ شمالی) تعیین کننده است و نه لزوماً دانش، شایستگی ها و مدارک افراد.
امیدوارم بتوانیم در نهایت یک تصورِ تاحدی واقع بینانه در بارۀ تاثیر تغییر نظام سیاسی در فرهنگ و دیگر ابعاد اجتماعی انسان ها در نتیجۀ تغییر نظام سیاسی آنها را به دست بدهیم.
یعنی: این موضوع ادامه خواهد داشت.
با سپاس و احترام، ع.ج.
دستهها:یادداشت
لای لای، بالا، لای لای / یات، قال دالا، لای لای (بخواب، جانم، بخواب و عقب بمان)
رانت و رانت خواری یعنی چه؟
اقتصاد ایران، کره شمالی، روسیه و ونزوئلا
آیا ایران به صحرا تبدیل خواهد شد؟
نظر یا سؤال شما