مطالعۀ موردی: ایران پیش و پس از انقلاب

بخش سوم از سلسله تغییر انسان ها در پی تغییر نظام سیاسی

جنبه                                                                                                        

ایدئولوژی:  دورۀ پهلوی: ملی گرایی سکولار، مدرنیته، تمایل به غرب

جمهوری اسلامی: حاکمیت مذهبی، ضدغربی، هویت مذهبی

آموزش و پرورش، رسانه ها:  

دورۀ پهلوی: تشویق مدرنیته، مشارکت زنان و ارج تاریخ ایران

     جمهوری اسلامی: دروس مذهبی، تطبیق حجاب، ارزش های مذهبی و ضد غربی

رفتار احتماعی:                

دورۀ پهلوی: رشد طبقۀ متوسط شهری، فرهنگ مصرفی

جمهوری اسلامی: سیاست زدگی مذهب، اخلاق دوگانه (تدین در ظاهر، «آن کار دیگر» در زندگی خصوصی

ارزش‌ها و طرز فکر:                        

دورۀ پهلوی: آرزوی «مدرن و جهانی» بودن

جمهوری اسلامی: ستیزه جویی و سوءظن نسبت به غرب، افتخار به اصالت مذهبی و درون گرایی، همچنین بدبینی عمومی.

تغییر در 47 سال:  دو قطب فرهنگی در درون یک ملت: دورۀ پهلوی: سکولار/مدرن، خوشبینی نسبی به آینده همراه با بی اعتمادی نسبی به دولت، در مقابل جمهوری اسلامی:: مذهبی/محافظه‌کار؛ بی‌اعتمادی به مراتب بیشتر به دولت؛ بدبینی و یاس نسبت به آینده، زندگی روزمرۀ سیاسی‌شده.

خلاصه: نظام اسلامی ایران شخصیت اجتماعی ملت را تغییر داد – از تمایل و توجه به بیرون از ایران و کوشش مدرن شدن در دوره پهلوی به قطبی شدن ایدئولوژیک و نگاه به تمایل و توجه به درون در جمهوری اسلامی – در حالی که ملت همچنان همان ریشه‌های ملی و فرهنگی را حفظ می‌کرد.

الگوی عمیق‌تر: نظام‌های سیاسی مانند «مهندسان فرهنگی» عمل می‌کنند. آن‌ها:

  • روایت‌های رسمی در مورد حقیقت و اخلاق خلق می‌کنند،
  • تعریف می‌کنند که چه نوع شخصی «خوب» یا «بد» است، و
  • از طریق دهه‌ها تکرار، این ارزش‌ها را به واکنش‌های اجتماعی در سطح مردم تبدیل می‌کنند.

بنابراین: دموکراسی‌ها تمایل دارند شهروندانی را پرورش دهند که برای آزادی، مسئولیت‌پذیری و تنوع ارزش قائلند، در حالی که رژیم‌های اقتدارگرا تمایل دارند شهروندانی را پرورش دهند که برای اطاعت، وفاداری و احتیاط/ترس ارزش قائلند.

برگشت‌پذیری: اثرات تغییر نظام تا حدودی برگشت‌پذیر هستند. وقتی یک سیستم تغییر می‌کند (برای مثال، پس از سقوط کمونیسم در اروپای شرقی)، مردم می‌توانند خود رابه شرایط جدید وفق دهند – اما عادات موروثی مانند بی‌اعتمادی، انفعال یا ترس از اقتدار می‌تواند دهه‌ها طول بکشد.

در نوشتۀ بعد در این سلسله: آلمان شرقی (کمونیستی) و آلمان غربی (ّاقتصاد آزاد بازار)



دسته‌ها:یادداشت, رنگارنگ

نظر یا سؤال شما