«ممالک محروسه» و سوء استفاده از نادانی

نقشه ابراهیم متفرقه افندی از «ممالک ایران»، حدودا سال 1729 میلادی، استانبول

نقشه ابراهیم متفرقه افندی از «ممالک ایران»، حدودا سال 1729 میلادی، استانبول – برای بزرگ کردن نقشه رویش کلیک کنید

عباس جوادی- تصادف غریبی شد. چند روز بود در باره اصطلاح «ممالک محروسه» میخواندم. خوب، میدانم که در گذشته یعنی تا همین صد سال پیش «مملکت» معنی جا و محل و منطقه و شهر و ولایت هم داشت. در نقشه های عثمانی به کرّات نوشته اند «ممالک ایران» و یا «ممالک آناطولی» و یا در «عهدنامه گلستان» بین ایران و روسیه از «ممالک روسیه» و «ممالک ایران» صحبت میشود یعنی تمام ولایات و شهر ها و روستا ها و سرزمین هائی که تابع دولت روسیه و ایران هستند

«محروسه» هم به معنای ««حراست شده» یعنی مناطق و سرزمین هائی که مورد حراست یک دولت است که اسم مرکبش میشود «ممالک محروسه».

تعبیر «ممالک محروسه» بمعنای سرزمین هائی که تحت نظارت و مورد حراست یک دولت مرکزی و رسمی است و نه مجموعه ای از مملکت های جداگانه و مستقل از هم. این تعبیر چیزی است که در ایران، هند وعثمانی مرتبا و بخصوص در اسناد و نامه های رسمی بکار میرفته و حتی تا این صد سال پیش هم رایج بوده است. روزنامه «اختر» چاپ استانبول (سال 1881) بهای سالانه این روزنامه را در مناطق مختلف چنین مینوشته است: «استانبول و دیگر ممالک محروسه عثمانیه… » و سپس: «ممالک محروسه ایران»…

تعبیر «ممالک محروسه» ظاهرا از دوره مغول تا اواخر قرن نوزدهم میلادی از هند و آسیای میانه تا عثمانی برای این دولت ها بکار میرفته است.

حالا بعضی ها که کوچکترین اطلاعاتی در باره تاریخ ندارند به این تعبیر «ممالک محروسه ایران» گیر داده اند و در عین حال که خود چیزی نمیدانند در دیگران چنین تصوری ایجاد کرده اند که:

اولا این تعبیر «ممالک» مخصوص فقط ایران بوده و معنی آن هم این است که ایران همیشه از مملکت های مختلف مانند آذربایجان و خراسان و ری و طبرستان تشکیل یافته یعنی هیچوقت چیزی بنام ایران عملا وجود نداشته است!!

ثانیا: تعبیر «ممالک محروسه» یعنی اینکه این سرزمین ها با زور یکجا نگهداشته شده (که البته غالبا درست هم هست! اما آن موضوع به تعبیر «ممالک محروسه» هیچ ربطی ندارد!!)

و ثالثا اینکه تعبیر «ممالک محروسه ایران» هم صرفا مخصوص ایران در گذشته بوده یعنی یک ترکیب و اتحاد زورکی ممالک و کشور های در اصل مجزا و مستقل.

پس بر ما دانش آموزان عزیز واضح و مبرهن است که آذربایجان در گذشته بعنوان یکی از این ممالک مستقل و جدا از ایران بوده!!!

جلّ الخالق!!

یک عده هم بر اساس همین تعبیر های عجیب و غریب تصور میکنند فکر «ممالک محروسه» میتواند زمینه محتملی برای یک نظام فدرالی آینده در ایران شود در حالیکه «ممالک محروسه» چه در مورد ایران و چه عثمانی و دیگر کشور ها مربوط به دوره ای است که این کشور ها هنوز صاحب نظام مرکزی با تجارت، مالیات، تحصیل، دادگستری و یا ارتش مرکزی نبودند.

درست مشغول مطالعه این موضوع در تاریخ بودم تا چیزی در این مورد بنویسم – نه در مورد خود موضوع «ممالک محروسه» چونکه بنظرم در این مورد خیلی گفته شده و منابع خوبی هم موجود است (از جمله دو منبعی که در زیر آورده ام). منظور من این بود که بنویسم چرا کسانی که از اطلاعات اولیه تاریخ بیخبرند و نمیخواهند هم مطالعه کنند و باخبر شوند حتما میخواهند برپایه چیزی که خود به یقین نمیدانند و نخوانده و مطالعه نکرده و نپرسیده اند قضاوت کنند و چپ و راست نظر هم بدهند؟

درست در همین یکی دو روز بود که دیدم یک «دوست مجازی» در فیس بوک این لینک را از نشریه و یا سایت «آزوح» گذاشته با یک کامنتی از خودش با این متن:

آذوح: در اقدامی کم سابقه، که به خوبی از نیت و سیاست اصلی رژیم ایران خبر می دهد، رییس سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری ایران در نامه‌ای به مدیرکل یونسکو نسبت به سیاست پارسی‌زدایی کشور جمهوری آذربایجان اعتراض کرد!.

به گزارش آذوح، محمدعلی نجفی – معاون رییس‌جمهور – در نامه‌ای به ایرنا بوکوا – مدیرکل یونسکو -، آورده است: «سیاست پارسی‌زدایی کشور آذربایجان چند سالی است که گریبان تاریخ ادبیات و مشاهیر به نام ایرانی را گرفته است و جدیدترین نمونه‌ی آن هم حذف اشعار فارسی نظامی گنجوی از مقبره‌ی او در آذربایجان است.»

رییس سازمان میراث فرهنگی در ادامه ی نامه ی خویش با اظهار سخنانی مجعول و اشاره به آنچه که \»از بین بردن کاشی‌های چندصد ساله به زبان پارسی مقبره‌ی نظامی\» نام نهاده است این عمل را اقدامی غیرقابل درک توصیف و تصریح کرده است: «این اقدام به مثابه رویکردی غیرفرهنگی و بدون توجه به تقارب فرهنگی است.»

(منبع:  اعتراض دولت ایران به پارسی‌زدایی در جمهوری آذربایجان)

و کامنت تائیدی آن «دوست مجازی» فیس بوک:

آيا تغيير نام مناطق ترك نشين ممالك محروصه ، تركي زدايي نيست ؟!
جلوگيري از تحصيل به زبان مادري، تركي زدايي نيست؟!
ممانعت از نامگذاري فرزندان با نام هاي اصيل ،تركي زدايي نيست؟!
حال من پانِ تجزيه طلبم يا تو؟!

اینجا بود که بنده باید اعتراف کنم کمی عنان از کفم رفت چونکه درست چیزی بود که میخواستم با خوانندگان «چشم انداز» در میان بگذارم. بنا براین اجازه میخواهم آن «گفتگو» را همین جا بدون تفاسیر اضافی و بدون ذکر نام آن «دوست مجازی» عیتا نقل کنم:

از فیس بوک

Abbas Djavadi:

آقا میبخشید ها، اولا «محروصه» نه «محروسه»… ثانیا این ممالک محروسه به تغییر جاینام های باستانی چه مربوط؟

جاینام های آذربایجان
cheshmandaz.org

Abbas Djavadi:

در ضمن بنده آن را خواندم. مربوط به کندن کاشی های حاوی اشعار نظامی است که اصلشان همه فارسی هستند. جایش میخواهند ترجمه ترکی اش را بگذارند. این تعصب را فهمیدن خیلی مشکل است واقعا.

B:

شما ببخشيد بنده سواد فارسي ندارم

B:

هر چند ضعف حروف الفباي فارسي (عربي ) به سواد من ربطي ندارد

Abbas Djavadi:

خیلی عذر میخواهم. واقعا نیت توهین به کسی را نداشتم. معذرت. درست زمانی بود و هست که در حال خواندن و نوشتن یک مطلب درباره باصطلاح «ممالک محروسه» هستم و اینکه جقدر خیلی ها از روی تعصب و نادانی چپ و راست در این باره نظر میدهند بدون اینکه کوچکترین معلوماتی در این باره داشته باشند. این مسئله «ممالک» در همه جای مشرق زمین بود. آناتولی و روسیه هم همینطور. به قرارداد های ایران و روسیه و نقشه های عثمانی نگاه کنید. محروسه هم معنائی دارد که 800 سال مورد استفاده بود و تا همین 100 سال پیش بکار برده میشد. امیدوارم عرضم را درک میفرمائید.

B:

مرضي كه تو اين مملكت افتاده خيلي حادتر از اين است كه با يك اصطلاح (ممالك محروصه) مشكلي باشد

Abbas Djavadi:

منظور املای سین و صاد بطور مجرد نبود. منظور اینست که بنده مثلا بگویم هورمون «سوماناتران» باعث زخم معده فلان کس شده بدون اینکه پزشک متخصص باشم و اصلا بدانم که هورمون چیست، که هورمون «سوماتاتران» نداریم، یک هورمون «سوماتوتروپین» یعنی همان هورمون رشد هست  که تا آخر سنین رشد مسئول رشد بدن انسان است و ربطی به زخم معده ندارد. آخر زور دارد اینها را شنیدن. صمیمی عرض میکنم وقتی آدم چیزی را نمیداند خوب در آن مورد صحبت نمیکند. بخدا به پیغمبر «ممالک محروسه» آن چیزی که شما فکر میکنید نیست حالا این را بهانه حمله به ایران نکنید اما اگر چیز دیگری هست که میدانید و مطالعه کرده اید بفرمائید. توصیه من اینست که اول دو سه تا منبع در این مورد مطالعه بفرمائید. امیدوارم منظورم روشن باشد. درست مثل اینست که بنده بلند شوم در باره فیزیک هسته ای صحبت کنم. آخر تاریخ هم علم است. این نیست که بدون مطالعه میشود چپ و راست نظر داد.

Abbas Djavadi:

مثلا این منبع جالب و صرفا علمی – اطلاعاتی است: باقر صدری نیا: پژوهشی در باب اصطلاح ممالک محروسه ایران، نشریه «ایران شناخت»، شماره 1، زمستان 1374

B

ولي شما نظر ميدهيد و مقالاتي مي نويسيد . به نظر شما تفكر من در مورد ممالك محروصه چيست؟

B:

جناب جوادي نه من با اين مقالات به جايي ميرسم نه شما. چون هيچ يك از اين مقالات منصفانه و بي طرف نيست . شما صفصته (اگر درست نوشته باشم) نفرمائيد من نه به تاريخ نوشته هاي ديگري و نه به مقالات معاصر اعتقاد دارم من به جايي كه زندگي ميكنم ازربايجان و تورك بودن ان ايمان دارم و اگر شما سر سوزني به حقوق بشر و قوانين مدني معتقد باشيد بايد احترام بگزاريد

Abbas Djavadi:

نه، سفسطه را غلط نوشته ايد، «بگزاريد» هم بايد «بگذاريد» ميبود. وقتى فارسى مينويسيد «تورك» نه «ترك»، آزربايجان» نه «آذربايجان» بايد نوشت. تركى مينوشتيد خوب كمى فرق ميكرد. ايرانى ها و اعراب و ترك ها هزار و چهار صد سال است اينها را اينطور مينويسند. حالا اينها كه چيزى نيست آدم ميخواند و ياد ميگيرد. نخواند و ياد نگيرد هم آسمان به زمين نميايد. اما در آن صورت است كه عرض ميكنم بهتر است چپ و راست در باره چيزى كه نميدانيد و اصلا نميخواهيد هم بدانيد نظر ندهيد. آن هم اختيار خودتان است مثل آن ميشود كه بنده بيخبر از علم طب بنشينم و درباره نقل و یا ترانسپلانتاسيون كليه نظر بدهم.

———————————

بحث در فیس بوک

T
این ترمین «ممالک محروسه قاجار» بوده نه «ممالک محروسه ایران»! بهتر است نادانی را همیشه در دیگران نبینیم.

M
اقاي دكتر علمي تر مي نوشتيد بهتر بود. اگر تحقيق مفصلي در اين خصوص داريد لطفا منتشر كنيد. بيش از نصف اين نوشته شما با يك مخاطب تو فيس بوك هست كه شماي دانا و متين را در مقابل بي سواد متعصب به تصوير كشيده!

Abbas Djavadi
من از آن دوستمان هم عذر خواستم. اصل مسئله من اصلا بر سر تاریخ کاربرد این تعبیر سیاسی نبود بلکه در باره سوء تفاهم و سوء استفاده ای بود که مبتنی بر فقدان معلومات و ثانیا پیشداوری هائی سیاسی است که بهر حال تغییر پذیر نیستند و احتیاجی به مطالعه ندارند.

E
(تورکجه یازمادیغیم اوچون دیلداشلاردان عؤذور ایستییرم)
تا جایی که بنده اطلاع دارم حکومتها منطقه اختیارات بسیار وسیعی در آن زمانها داشته اند که البته ناشی از دشواریهای موجود در ارتباطات بوده ولیکن نوع حکومت شباهت بسیار زیادی با حکومتهای خودگردان داشت. حال این موضوع چه در در واژه «ممالک محروسه» مورد توجه بوده باشد چه نه نوع حکومتها تفاوت بسیار زیادی با حکومت مرکزگرای موجود داشته.

Abbas Djavadi @T
من راستش دقیق نفهمیدم. این تعبیر «ممالک محروسه» یا بدون اضافه و یا بصورت «ممالک محروسه شاهی»، «ممالک محروسه همایونی» و غیره و در ضمن «ممالک محروسه ایران» بکار برده شده… البته صفوی و قاجار هم گفته شده چونکه همه هر سرزمینی را «ملک» شخصی سلسله حاکم میپنداشت. تیتر نقشه کاتب چلبی عثمانی از ایران صفوی (1620) از این نظر جالب است: «شاهان صفویانین مالک اولدوقلاری ایرانین رسم اجمالیسی دیر»…

T @Abbas Djavadi
منظور از «ممالک» همان مملکتهای آذربایجان، کرمان، خراسان و سیستان می باشد که تحت یک دولت مرکزی بر فرض قاجار بود. لفظ «ایران» در آنزمان به صورت امروزی معمول نبود. تصرفات محدوده جغرافیایی یک دولت را مشخص می کردند ولی این مملکتهای چهارگانه همواره در ترکیب دولت قاجار بودند. همچنانکه در زمان امپراتوری عثمانی ترکیه ای در کار نبود، در دولت قاجار هم ایرانی بصورت فعلی وجود نداشت که از آن به قول شما به عنوان «ممالک محروسه ایران» یاد نمایند. لفظ بکار برده شده «ایران» در مطالب جدید صرفا برای توضیح بیشتر می باشد. همچنانکه از قسطنطنیه به عنوان استانبول کنونی نام می برند. در زمان صفویان و قاجار هم اراضی تحت سلطه این دولتها به فراتر بیشتر از اراضی کنونی بود. بهتر است توضیحات را با اصل مسئله اشتباه نگیریم. این ایران از مسخره ترین کشورهای روی زمین است که تاریخش مثل الانش نیازی به مفتخر بودن ندارد. ولی به هر حال اخلاق حکم می کند که ازتحریف حقیقت دوری کنیم.

A
آقای دکتر عزیز از قدیم گفتن اونی که خواب رو میشه بیدار کرد ولی اونی که خودشو به خواب زده نه.
حالا داستان بعضی از هم زبانان و هموطنان عزیز ماست. آقای دکتر اگر امکان داشت بعد از پایان تحقیقتون مقاله ای در این زمینه بنویسید. حتما مفید خواهد بود.
این دو سند هم شاید کمک کند. یکی به ترکی عثمانی به نام
İran risalesi, . Münif Paşa, 1830.
منيف باشا محمد طاهر
و دیگری به فارسی به نام حقایق الخبار ناصری 1883
or 1884
که می بینید در همین صفحه 9 از ممالک محروسه ایران نام می برد. و برای آذربایجان و سایراز واژه امارات (به معنی ولایت ها. – فرمانفرمایی ها،سرداری ها. فرهنگ معین ) استفاده می کند.
البته اصل سایت هم پر است از کتابهای قدیمی.

Catalog Record: Jild-i ʾavval-i tārīk͡h-i musammá… | Hathi Trust Digital Library
catalog.hathitrust.org
Catalog Search Bibliographic search (Title, Author, Subject, ISBN/ISSN

A

حال نمی دانم چرا بعضی ها اصرار دارن بگن ایرانی نبوده یا «ممالک محروسه ایران» رو یاد نمی کردند. شاید این ها هم خوابند؟!

Abbas Djavadi

لفظ ایران به درجه امروز طبیعتا بکار برده نمیشد چون مناسبات و ارتباطات به این درجه نبودند. اما فرق بنیادین است بین نام ایران و مثلا ترکیه که جای عثمانی در عصر جدید آمده . ایران صفوی را عثمانی ایران میدانست و سیاحتنامه ها و نقشه ها هم این را نشان میدهند. یعنی چه «در دولت قاجار هم ایرانی بصورت فعلی وجود نداشت»؟ بعد از اسلام و در دوره خلافت اسلامی امویان و عباسیان ایران بعنوان دولت رسمی و سنتی یعنی آنچه که قبل از اسلام بود وجود نداشت اما ایده ایران بود، همان چیزی که سلجوقی و اتابکان به آن تکیه میکردند و سکه با شیر و خورشید میزدند و اجداد خود را بدست تاریخ نویسانشان به ایران باستان وصل میکردند. این «اندیشه ایران» اما بخصوص با شاه اسماعیل و صفویان بالاخره رسمیت یافت.

Abbas Djavadi

من واقعا – واقعا و نه برای جدل عرض میکنم – نفهمیدم یعنی چه که «در دولت قاجار هم ایران به معنای امروزی نبود». واقعا به این حرف باور دارید؟ قرارداد های گلستان و ترکمنچای را روسیه پس با کی بسته است؟ فصل سوم قرار داد گلستان: «اعلیحضرت قدر قدرت، پادشاه اعظم مالک بالاستقلال کل ممالک ایران به جهت ثبوت دوستی و وفاقی که به اعلیحضرت خورشید رتبت، امپراطور کل ممالک روسیه دارند به این صلحنامه به عوض خود و ولیعهدان عظام تخت شاهانه ایران ولایات قراباغ و گنجه که الآن موسوم به الیزابت پول است و الکای خوانین نشین شکی، شیروان، قوبٌه، دربند، بادکوبه و هر جا از ولایات طالش را با خاکی که الآن در تحت تصرف دولت روسیه است و تمامی داغستان، گرجستان، محال شوره گل، آچوق باش، کورنه، مینگرلی، آبخازی و تمامی الکا و اراضی که در میانه قفقازیه و سرحدات معینه الحاله بوده و نیز آنچه از اراضی دریای قفقازیه الی کنار دریای خزر متصل است مخصوص و متعلق به ممالک آمپیریه روسیه می داند.»

Abbas Djavadi

البته دولتی مرکزی و قدرتمند با یک ارتش و نظام تحصیلی و قضائی و مالیاتی و رسانه ای مرکزی و منظم نبود. هیچ جا نبود. در عثمانی هم نبود. ولی این چه ربطی دارد به این نتیجه گیری که «ایران بمعنای امروزی نبود»؟

S

پس از اسلام در عصر خلافت -از فتح عربی- اسلامی تا سقوط خلافت عباسی در بغداد- طبق سنت یونانی ها از ایران بیشتر با تعبیر «مملکه فرس: سرزمین پارسیان/ ایرانیان» یاد می شود. پس از برآمدن ایلخانان نام «ایران» احیا می شود:http://www.ensani.ir/fa/content/132647/default.aspx

www.noormags.com

S

قابل توجه بعضی از هموطنان که نخوانده و ندیده اصرار دارند که بگویند ایرانی نیستند و اصلا «ایران «ی وجود نداشته و ندارد. دستکم کمی به خود زحمت بدهید و حداقل یه سری به همین ویکی پدیای دم دستی بزنید. صفحه فارسی را هم قبول ندارید نخونید صفحه های ترکی، عربی و ….بخونید: http://az.wikipedia.org/wiki/B%C3%B6y%C3%BCk_%C4%B0ran

Böyük İran – Vikipediya
az.wikipedia.org
Antik İran və ya Böyük İran (Fars: ایران بزرگ İran-e Bozorg, və ya ایرانزمین Irā…

S

http://tr.wikipedia.org/wiki/Antik_%C4%B0ran

Antik İran – Vikipedi
tr.wikipedia.org
Antik İran ya da Büyük İran (Farsça: ایران بزرگIrān-e Bozorg, veya ایرانزمینIrān…

S

http://ar.wikipedia.org/…

إيران الكبرى – ويكيبيديا، الموسوعة الحرة
ar.wikipedia.org
‫إيران الكبرى (بالفارسية: ایران بُزُرگ «إيران الكبرى»، وایران ‌زمین أي «أرض إيرا…

S
http://en.wikipedia.org/wiki/Greater_Iran

Greater Iran – Wikipedia, the free encyclopedia
en.wikipedia.org
Greater Iran (in Persian: ایرانِ بُزُرگ‎ Irān-e Bozorg, or ایران زَمینIrānzamīn …

———————————

دو منبع:

باقر صدری نیا: پژوهشی در باب اصطلاح ممالک محروسه ایران، نشریه «ایران شناخت»، شماره 1، زمستان 1374

محمد امینی: سفر از ممالک محروسه به فدرالیسم قومی، عصر نو



دسته‌ها:نقشه ها, نام و حدود ایران

برچسب‌ها: