عموما گفته میشود که از میان زبان های آلتائی ترکیک، ازبکی و ترکی آذری بیشتر از دیگران تحت تاثیر واژگان، دستور زبان و حتی نظام واجشناختی و آوائی فارسی قرار گرفته اند (۱ ). در زیر به مهم ترین تاثیرات فارسی بر ترکی آذری ایران اشاره میشود:
-تغییرات واجشناختی (فونولوژیک) بخصوص به هم خوردن قاعدهٔ هماهنگی مصوت ها مانند: «گلیریخ» و یا «گلیروخ» به جای «گلیریک» (می آئیم)، کاربرد برخی ترکیبات صامت ها که مناسب با ترکی نیستند مانند «فکر» بجای «فیکیر» (فکر) که بیشتر در تلفظ افراد تجصیلکرده به گوش میخورد.
-تغییرات آواشناختی (فونتیک) مانند تلفظ پیشین همهٔ مصوت ها در مقایسه با ترکی ترکیه و جمهوری آذربایجان، مانند تمایل تبدیل «آ» به «اَ» مانند «قره» بجای ««قارا» (سیاه) و یا «تخته» بجای «تاختا» (تخته)، همچنین پیشکامی کردن تلفظ صامت های پسکامی «ک»، «گ» و «ل» بخصوص در پایان هجا که در آذربایچان ایران به شدت پیشکامی میشود، مانند آوای ch («خ» میانگامی) در ich (من) آلمانی، مانند آوای «ک» در«چؤرک» (نان) و یا حتی «کؤک» که گاه حتی بصورت «چؤچ» تلفظ میشود و یا «ل» که در جمهوری آذربایجان بصورت بسیار پسکامی تلفظ میشود.
-حفظ مصوت های طولانی و حتی مرکب مشابه فارسی، مانند «او» در «صورت» و یا «او» ow که در ترکی استاندارد ترکیه و جمهوری آذربایجان تبدیل به مصوت+صامت لبی میشود، مانند «تولاماخ» بجای «تاولاماق» (فریفتن) و یا «دولت» بجای «دؤلت» (باکو) و یا «دئولت» (استانبول) به معنی «دولت».
-تبدیل مصوت های انسدادی «ک» و «ق» پسکامی به «غ» و «خ» سایشی، مانند «آغ» بجای »آق/آک» (سفید).
-قبول تلفظ «غ» در آغاز واژه که اکثرا به تبعیت از فارسی و بیشتر در تلفظ افراد تحصیلکرده مشاهده میشود، مانند «غیرت» بجای «قیرت/قایرت» (غیرت).
-از نگاه لحن و آهنگ، پرهیز از کاربرد ادات سوالی «می» و بیان پرسش از طریق تاکید/آهنگ سوالی جمله مانند «گئتدین؟» (که در آن صورت مصوت پایانی بیش از حد متعارف طولانی تلفظ میشود) بجای «گئتدین می؟» (رفتی؟)
-از نگاه ریخت شناسی و یا مورفولوژی: کاربرد بسیاری از پسوند های فارسی مانند -باز، -ستان، -دار، -دان، -پرست، -کار، -گر و پیشوند های فارسی مانند بی-، با- و نا-، مانند «قماربار»، «همکار»، «بی ادب» و یا «نامرد.» کاربرد وجه التزامی مشابه فارسی مانند «آلام» بجای «آلسام» (بخرم) که بنظر میرسد مخصوص ترکی آذری ایران باشد. در صفت تفضیلی و عالی پرهیز از ادات «داها» و «ان» (تر، ترین)، مانند «بو اوندان یاواشدی» بجای «بو اوندان داها یاواشدیر» (این از آن آهسته تر است) و «لاپ گؤزل طبیعت» بجای «ان گؤزل طبیعت» (زیباترین طبیعت). برخی حتی احتمال میدهند (۲) که صرف ماضی نقلی مانند «گلمیشم» و یا «گلیپسن» (آمده ام، آمده ای) که در ترکی ترکیه موجود نیست، نتیجهٔ تاثیر فعل ماضی نقلی در زبان فارسی است.
-از نگاه نحو (جمله سازی): تاثیر فارسی بر ترکی آذری ایران بویژه در جمله های مرکب بطور بارز به چشم میخورد. این پدیده امروزه تبدیل به یکی از مشخصات زبان ترکی آذری اقشار تحصیلکردهٔ ایران است. بسیاری از این مشخصات پیش تر در ترکی عثمانی نیز بسیار رایج بود، اما همراه با تصفیهٔ ترکی ترکیه از تاثیر فارسی و عربی در اوایل قرن بیستم بمراتب ضعیف تر شده، جای آن را جملات طولانی و اغلب سخت فهم ترکی گرفته است که با کاربرد وجه وصفی بیان میشود. جمله سازی مرکب مشابه فارسی که در ترکی آذربایجان قفقاز نیز تا اواخر دورهٔ شوروی رایج و معمولی بود، همزمان با اعلام استقلال این جمهوری در اواخر قرن بیستم و پیروی روزافزون از واژگان و قواعد ترکی ترکیه، رو به کاهش نهاد و به شکل جمله سازی ترکی ترکیه شبیه تر گردید. نمونه های این جمله سازی های مرکب: «بیلیرسن من کیمم؟» بجای «منیم کیم اولدوغومو بیلیرسن؟» (میدانی من کی هستم؟) و یا: «اشیتمیشم، حسن باخچی بیر ایش تاپیپ» بجای «حسنین یاخشی بیر ایش تاپدیغینی اشیتدیم» (شنیده ام حسن کار خوبی یافته است.)
-کاربرد بسیاری از حروف ربط فارسی، مانند «اگر»، «چونکی»، «هم… هم…»، «نه… نه…» و غیره.
-و نهایتا تاثیر بزرگ واژگان، تعابیر و اصظلاحات فارسی (و عربی) بر ترکی آذری (و ترکیه) چیزی آشکار است. یعضی از این وامواژه ها مانند «دوست» و یا «اوروچ» (روزه) قدیمی تر و برخی مانند «روزی» و «مهربان» جدید تر هستند.
حجم کاربرد واژگان فارسی در ترکی آذری بستگی زیادی به کتبی و یا شفاهی بودن کاربرد و همچنین تحصیل و جایگاه اجتماعی فرد کاربر دارد. حضور واژگان فارسی در ترکی کتبی بمراتب بیشتر از ترکی شفاهی است. در عین حال آذری های ترکی زبان تحصیلکرده در مقایسه با کسانی که تحصیل زیادی ندارند، واژگان بیشتری از فارسی به کار می برند.
در زمینهٔ واژگان نو و معاصر، گویشوران ترکی آذری ایران واژه های مدرن را از فارسی (و از آن طریق در ضمن از فرانسه و انگلیسی) و متکلمین ترکی جمهوری آذربایجان از روسی وام میگیرند، مانند «دوچرخه» بجای «ولوسیپد» روسی در جمهوری آذربایجان و «بیسیکلت» فرانسه در ترکیه).
منابع
(1) Johanson, L.: Azerbaijan ix. Iranian Elements in Azeri Turkish, ibid
(2) Johanson, L.: ibid
See also: Foy, K.: Aserbaiganische Studien; Mit einer Charakteristik des Südtürkischen, MSOSW, vol. 6, 1903, pp. 126-193
دستهها:زبان آذربایجان در گذر زمان
شما باید داخل شوید برای نوشتن دیدگاه.