مهاجرت های بزرگ

نخستین کوچ های انسان ها از آفریقا 50-60 هزار سال پیش

امروزه مهاجرت، چه قانونی و چه غیر قانونی، چه شخصی و خانوادگی و چه گروهی، چه فرار، پناهجویی و یا مهاجرت رسمی برای کار یا تحصیل، چه به دلایل سیاسی یا اقتصادی، در کنار تغییرات آب و هوا و رشد ناموزون اقتصادی و آزادی های سیاسی، یکی از مهمترین معضل های اجتماعی و سیاسی در جهان است. اکثر دولت های دنیا، بخصوص کشورهای صنعتی، پیشرفته و دمکراتیک،  با جوانب اقتصادی، سیاسی، امنیتی و اجتماعی این موضوع روبرو هستند. در کشور های اروپایی، آمریکا، کانادا و استرالیا که میانگین سنّ جمعیتشان بالا رفته و رشد جمعیت کارآمدشان کاهش یافته، از طرفی خواست استخدام افراد متخصص و با تجربه از خارج بیشتر شده و از طرف دیگر محبوبیت برخی جریانات افراطی که خواهان قطع و یا محدودیت حداکثری مهاجرت از خارج هستند، باعث افزایش نگرانی و ناآرامی در مورد رشد اقتصادی و رفاه و آزادی در این کشور ها گشته است. در این میان اغلب فراموش میشود که مهاجرت انسان به سرزمین های دیگر، از دستکم صد هزار سال قبل تاکنون، حتی از 40 تا 70 هزار سال پیش تا امروز، کلید و راهگشای جدی پیشرفت و رفاه انسان بوده است. در عین حال، به سختی میتوان شرایط جهانی از بیخ و بن متحول شده کنونی از جمله افزایش بی رویه جمعیت دنیا، گرمایش و کاهش انرژی لازم برای پیشرفت را با امکانات ابتدایی دوران پیشا تاریخ و جمعیت نسبتا ناچیز مردم در آن دوران مقایسه نمود. 

حتی چند هزار سال قبل از آغاز مهاجرت بزرگ انسان هوشمند  به خارج از آفریقا،  نیاکان آفریقایی ما در داخل آفریقا در حال حرکت و مهاجرت از نقطه ای به نقطه دیگر بودند، درجستجوی  زمینی بارورتر یا شکار دسته جمعی بهتر، یا گریز از گروه های رقیب همسایه… اما به هر حال آنچه که باستان شناسان  و دانشمندان ژنتیک تا کنون یافته و با نشانه ها و دلایل خود به اثبات آن کوشیده اند، این است که حتی قبل از آنکه انسان هوشمند احتمالا 200-300 هزار سال قبل در آفریقا پا به عرصه وجود بگذارد، انسان تبار های کهن تر از او مانند انسان راست قامت و دیر تر نوادگان احتمالی او مانند نئاندرتال و دنیسووا دو میلیون سال پیش به آسیا و اروپا  مهاجرت کرده اند.

انسان هوشمند کنونی یا «انسان از نظر آناتومی مدرن» (یعنی مثلا با قامتی کاملا راست  و مغزی بزرگ تر از پیشینیان خود)  پس از تکامل در آفریقا شروع به پخش شدن در داخل آفریقا نموده و حدود 100 هزار سال پیش به تدریج از طریق شمال شرق آفریقا وارد آسیا و اروپا گشته و ابتدا از طریق مناطق ساحلی در این دو قاره پراکنده شده است. اما این مهاجرت بسیار تدریجی بوده و با مشکلات بسیاری مانند روبرویی با انسان نما های پیش از انسان مدرن و دیرتر در اروپا سرمای سخت و تحمل ناپذیر آخرین مرحله عصر یخبندان (21 تا 18 هزار س.پ.) همراه بوده است.

البته قبل از آن هم انسان مدرن به دنبال تکامل خود در آفریقا در تلاش های «جستجوگرانه» خود به آسیا و اروپا رفته است. قدیمی ترین آثار ژنتیک مبنی بر مهاجرت های احتمالا منفرد انسان مدرن به خارج از آفریقا مربوط به 220 هزار س.پ. است. اما بنظر میرسد هنوز برای انسان مدرن وقت آن نرسیده بوده تا به طور وسیع در قاره های دیگر پخش شود. در آن دوره گونه های دیگر و قبلی تر انسان های اولیه مانند نئاندرتال و انسان زبردست و کلا «انسان راست قامت» («اِرِکتوس») در اروپا و آسیا حضور داشت. ظاهرا روبرو شدن انسان مدرن با پیشینیان اولیه نوع خود، گاه خشونت بار و گاه حتی همراه با نزدیکی و آمیزش جنسی بوده است. این را میتوان از سهم بسیار کوچک (حدود دو در صد) در نظام ژنتیک انسان امروزی نیز مشاهده نمود. میتوان گفت که حدود 100 هزار س.پ. مهاجرت انسان مدرن به بیرون از آفریقا – ابتدا به آسیا و اروپا – شروع شده، اما این مهاجرت تا 40 هزار س.پ. اکثر آسیا و اروپا را فرانگرفته است.

آسیا

نیاکان مستقیم ما انسان های معاصر، بین 100 تا 40 هزار سال پیش از موطن اصلی خود آفریقا به آسیا و اروپا مهاجرت کردند. قدیمی ترین استخوان های مربوط به انسان هوشمند در دو ولایت اسرائیل به نام ـ«اسخول»  و «قفزه»  یافت شده اند که متعلق به 90 و 130 هزار سال پیش هستند. در «جبل فایه» امارات متحده عربی نیز استخوان هایی یافت شده که مربوط به حدود 130 هزار سال پیش است. چندی پیش در «غار میسلیه» اسرائیل نیز استخوان های یک انسان هوشمند کشف شد که قدمتی برابر با 180 هزار سال دارد. البته همه این نمونه ها هنوز نمیتواند نشانه مهاجرت انبوه بزرگی از انسان های هوشمند از آفریقا به خاورمیانه باشد. اما به هر حال میتوان تصور کرد که مهاجرت به آسیا  200 تا 100 هزار سال پیش شروع شده و سپس شدت گرفته است. پژوهش اخیر دیگری نشان داد که گروهی از این انسان های هوشمند که ظاهرا ماجراجو هم بودند، مستقیما به جزیره سوماترا در غرب اندونزی رفته اند . این یافته ها هم مربوط به 60-70 هزار سال پیش است. در همین ارتباط یافته های دیگری هم وجود دارند که نشان میدهند گروه هائی از انسان ها در همین دوره به دنبال پسرفت یخبندان از همین مناطق جنوب شرق آسیا رو به شمال آسیا حرکت کرده اند. برخی پژوهش های جدید دیگر نشان دهنده حضور انسان هوشمند در شمال استرالیا در 65 هزار سال پیش هستند که احتمالا مربوط به نخستین امواج مهاجرت از آفریقاست که در مقابل امواج بعدی مهاجرت ناچیز به شمار می آیند. 

حدود 45-55 هزار سال پیش به اصطلاح «امواج اصلی» مهاجرت از آفریقا به آسیا و اروپا شروع شده و  این امواج کوچ در نهایت به مسکون شدن همه مناطق جهان منتج شده اند. آثار ژنتیک همه این مهاجرت ها که از استخوان های همه انسان های هوشمند این دوره اصلی مهاجرت بزرگ یافت شده، تقریبا در همه انسان های کنونی دنیا در غالب مناطق جهان مشاهده میشود. این نیز نشان میدهد که انسان های هوشمند با مهاجرت های بزرگ خود به  سرتاسر جهان، همه انواع انسان های اولیه مانند نئاندرتال و دنیسووا را پس رانده و یا از طریق آمیزش، در خود مستحیل نموده اند. در همین دوره، یعنی مشخصا 40-45 هزار سال پیش بود که انسان هوشمند به اروپا قدم گذاشت و در اینجا ضمنا با آخرین بازمانده های انسان نئاندرتال آمیزش یافت. البته این آمیزش ها بسیار کم بودند.

با وجود اطلاعاتی که از نظر تحول ژنتیک مردمان آسیا تا سال 2024 در دست است، باید گفت که بررسی های ژنتیک در باره جمعیت های مختلف قاره آسیا کم و محدود است. این در حالی است که آسیا، مانند امروز، دارای فرهنگی رنگارنگ و غنی و شاید چند هزار زبان مختلف بود. از سوی دیگر آسیا قاره ای فوق العاده پهناور با مرزهای طبیعی و جغرافیایی بسیار و مشخصات متمایز فرهنگیِ آنچنان فراوانی است که باعث میشود نتوانیم تاریخ تحول ژنتیک جمعیت های آسیایی را به سادگی معین کنیم. از این جهت برخی دانشمندان بر آن هستند که در آسیا منطقه های متمایز و مختلفی وجود دارند و باید در بررسی های ژنتیک میان آن ها، مثلا بین جمعیت های آسیای جنوبی، جنوب شرقی یا آسیای شمال شرقی تمایز قائل شد. نیاکان اوراسیایی ها در جریان مهاجرت هایشان یک بار حدود 57 هزار سال پیش و بار دوم 42 هزار سال پیش از نیاکان جنوب شرقی آسیا جدا شده اند و با این ترتیب دو گروه  اوراسیایی های غربی (شامل اروپا، ایران، آناتولی، خاورمیانه و هند) و اوراسیایی های شرقی (شامل چین، ژاپن، کره، تبت، مغولستان و آسیای میانه) به وجود آمده است. بعضی از دانشمندان از این بررسی نتیجه گرفته اند که احتمالا نیاکان اوراسیایی ها یک بار از موطن اصلی خود آفریقا به بیرون مهاجرت کرده، اما چند هزار سال پس از مهاجرت، به دو گروه غربی (شمالی) و شرقی (جنوبی) تقسیم شده اند.

اگرچه بررسی های کلی قاره آسیا از نظر تاریخی-ژنتیک چندان زیاد نیستند، اما میتوان بر پایه تحلیل هایی که تاکنون انجام شده، جمعیت های آسیایی را به گروه های بزرگ ژنتیک تقسیم بندی کرد. این تقسیم بندی ژنتیک، صرفنظر از برخی استثنا ها، متناسب با خانواده های زبانی موجود در آسیا هست. از آن جمله میتوان به گروه های هند و اروپایی، آلتایی و چینی-تبتی، استراسیایی، تای-کادایی و همونگ-میِنی اشاره نمود.

سوال دیگر این است که مسیر احتمالی این کوچ ها چه بوده است؟ در آسیا  طبعا به جهت نزدیکی به آفریقا و نشانه های ژنتیک باقیمانده، در درجه اول سرزمین «لِوانت» یا «شام»، آناتولی و خاورمیانه را میتوان ذکر نمود. لوانت شامل سرزمین های شرقی دریای مدیترانه از ترکیه تا مصر است. این مهاجرت تا جنوب شرقی آسیا ادامه یافته است.  احتمالا آب و هوای معتدل لوانت، بین النهرین، آناتولی و ایران نیز در جذب و جمع شدن مهاجران در این سرزمین ها بی تاثیر نبوده است. مثلا یک رساله علمی که اخیرا (2024) منتشر شده، با در نظرگرفتن شرایط جوّی دوره بعد از مهاجرت از آفریقا، نقش جلگه ایران را به عنوان  یکی از گذرگاه ها و مراکز جمع آمدن («هاب») مهاجران نخستین بررسی کرده است.[1] به هر حال چنین به نظر میرسد که سه منطقه نامبرده در ابتدای مسیر این مهاجرت بزرگ از آفریقا قرار داشته اند.

بعضی از ژنتیک شناسان کوشش کرده اند بر پایه داده های موجود ژنتیک و زبانشناختی، گمانه زنی کنند که کلّا در آسیا مسیر های اصلی نخستین مهاجرت های انسان ها پس از تَرک آفریقا کدام منطقه ها بوده است. بنظر میرسد انسان های مدرن باید پس از رسیدن به آسیا پس از مدتی از اینجا به گونه ای وسیع پخش شده و به سمت های گوناگونی مهاجرت کرده باشند. کاوالی-اسفورزا از این مناطق سخن میگوید: «(1) منطقه ای در شمال غربی ایران، جنوب دریای خزر، در غرب منطقه ای نزدیک عراق و در شمال شرقی منطقه ترکمنستان؛ (2) آسیای جنوب شرقی؛ (3) منطقه حوزه دریای ژاپن شامل ژاپن، کُره، منچوری شمال شرقی چین؛ (4) شمال هندوستان و (5) آسیای مرکزی.[2]»


گهواره و گسترش هند و اروپایی زبان های نخستین از هشت هزار سال قبل به بعد (کراوزه 2023)

دانشمندان نامبرده  (از جمله کراوزه 2023) به کمک تکنولوژیِ مدرن ده سال گذشته در این رابطه از منطقه ای شامل شمال غربی ایران، شرق آناتولی، قفقاز جنوبی و شمال عراق («خاستگاه») به عنوان گهواره نیای زبان های هند و اروپایی (8000 سال پیش) و چهار مهاجرت بزرگ از این خاستگاه سخن گفته اند: 

(1-2) (8000 سال پیش) به طرف آناتولی (جا افتادن زبان های آناتولیایی مانند هیتیتی، همزمان: یونانی)،

(3) (احتمالا در همان دوره و از همان خاستگاه) به طرف شمال قفقاز و اوراسیا (منطقه فرهنگ گورچالی) و همزمان: ارمنی،

(4) (احتمالا در همان دوره و از همان خاستگاه) به طرف جنوب ایران و از آنجا هندوستان، از آنجا رو به سوی شمال و  الحاق به حوزه فرهنگ گورچالی یا «یامنا»،

(5-6) (احتمالا 5600 س.پ. از منطقه فرهنگ گورچالی یا «یامنا» در اوراسیا) مهاجرت در دو سمت مخالف: غرب (زبان های اروپایی) و شرق (در نهایت احتمالا 4-5 هزار س.پ.) به هندوستان و ایران (زبان های هند و ایرانی).

اشاره  ای به منطقه های دیگر جهان نیز میتواند جالب باشد: از 53 هزار سال پیش به بعد امواج مهاجرت بیشتر شده و تعداد جمعیت انسان های مهاجر نیز افزایش یافته است. مثلا موج نخستین و اصلی مهاجرت در 53 هزار سال پیش به شمال استرالیا و هشت سال بعد به جنوب استرالیا رسیده است. باید این را هم در نظر گرفت که در آن دوره ها سطح دریاهای آزاد از سطح کنونی دریاها حدود 100 متر پایین تر بوده است.[3] احتمالا 40 هزار سال پیش انسان های نخستین از این مناطق جنوبی آسیا رو به شمال شرقی آسیا و در نهایت تنگه «برینگ» گذاشته اند (منتها الیه شرق سیبری) که آسیا را به قاره آمریکا وصل میکند. دانشمندان میگویند که انسان هوشمند اولین بار حدود 15 هزار سال پیش از تنگه برینگ گذشته، وارد آمریکا شده و از طریق سواحل غربی آمریکا و یا دالان های یخ نبسته به جنوب قاره آمریکا روانه شده است. 

با وجود گسترش فراگیر انسان در همه قاره های دنیا، بعضی مناطق هم وجود دارند که تا هزاران سال بعد پای هیچ انسانی به آنجا نرسیده بود. مثلا جزایر هاوائی دو هزار سال پیش و زلاند نو هزار سال پیش مواجه با کوچ انسان ها شده است.

اروپا

هیچ قاره ای به اندازه، وسعت و دقتِ اروپا موضوع تحلیل های علمی از جمله تاریخی و ژنتیک قرار نگرفته است. طبق داده های باستان شناسی، نخستین انسان های مدرن از 42 تا 45 هزار سال پیش به بعد شروع به مهاجرت و سکونت در اروپا کرده اند. میتوان از نظر علمی مشاهده کرد که آن ها با نئاندرتال ها هم آمیزش نموده اند. در عین حال میدانیم که انسان های نخستینی که به اروپا آمده اند، در نظامِ ژنتیکِ انسانِ اروپایی کنونی رد پای مهمی از خود بجا نگذاشته اند. قدیمی ترین اثری که تا کنون از انسان مدرن اروپائی یافت شده مربوط به انسانی است که 37 تا 41 هزار سال پیش در رُمانی زیسته و یکی از اسلاف اصلی اش نئاندرتال بوده است.

اگر همه بررسی های ژنتیک در باره انسان های اروپایی را جمع بندی کنیم، میتوانیم در رابطه با ژنتیک جمعیت های اروپا، از چهار مرحله مهم تاریخی سخن بگوییم. در مرحله اول، 45 هزار سال پیش اروپا از سوی انسان هایی که از آفریقا (شاید هم از طریق خاورمیانه) می آمدند، مسکون گردید. مرحله دوم 21 تا 18 هزار سال پیش بود که اروپا بخاطر یخبندانِ غیر قابل تحمل این مرحله، تا حد زیادی از سکنه خالی شد. در این دوره کانال های هوای نسبتاً معتدل که در مناطق گرم تر در جنوب فرانسه و شمال اسپانیا وجود داشت و همچنین از حوزه دریای سیاه به شمال یخ بسته اروپا منتهی میشدند، راه های مناسبی برای «مردم شکار چی و گردآورنده» اروپا را تشکیل میدادند که در اغلب سرزمین های اروپا پخش شوند.  مرحله سوم آغاز و گسترش کشاورزی و دامداری در جهان بود که 10 هزار سال پیش ابتدا در سرزمین های «هلال حاصلخیز» (شامل «لِوانت» یعنی سرزمین های ساحلی دریای مدیترانه از آناتولی تا مصر، غرب ایران، شمال عراق و سوریه تا دریای مدیترانه) شروع شد و تقریبا یک تا دو هزار سال بعد یعنی حدوداً هشت هزار سال پیش به کمک مهاجرت کشاورزان از آناتولی به اروپا، دراین قاره نیز پایه گرفت و رایج شد. این مرحله که مبتنی بر کشاورزی، دامداری و  یکجانشینی بود، عموما دوره «دوره نوسنگی» یا «انقلاب کشاورزی» نامیده شده است. فرهنگ دهقانی مزبور بین هشت تا شش هزار سال پیش تمامی اروپا تا نیم جزیره ایبری، اسکاندیناوی و جزایر بریتانیا را فراگرفت.  مرحله چهارم آخرین مهاجرت بزرگی بود که مُهری مانا بر تاریخ اروپا زد. این مهاجرت در پایان عصر نوسنگی و همزمان با عصر برُنز از سمت شرق به اروپا آمد. این مهاجر مربوط به جمعیت مردمان دامدار در دشت های میان دریای خزر و دریای سیاه بود که بخشی از فرهنگ پیشا تاریخ «گورچالی» یا «یامنا» در شمال و شرق دریای خزر  شمرده میشود. این جمعیت ها احتمالا 4500 سال پیش به اروپا آمده و زبان های هند و اروپائی را از اوراسیا به اروپا آورده اند.

البته بحث ها در باره این موضوع هنوز به پایان نرسیده است. به هر حال تحلیل ژنتیک انسان های پیشا تاریخ در اروپا چنین نشان داده که جمعیت های کنونی اروپا محصول اختلاط سه عنصر اصلی ژنتیک هستند که هرکدام منشاء خاصِ برآمدنِ خود را داشته است: جمعیت شکارچی و گردآورنده اروپای غربی در دوره میان سنگی، جمعیت های دهقانی آناتولی در دوره میان سنگی و مهاجرت جمعیت های دشت های آسیای مرکزی در دوره فرهنگ گورچالی به اروپا. این سه عنصر ژنتیک در همه جمعیت های کنونی اروپا مشاهده میشوند، ولی امکان دارد نسبتِ موجودیت هر یک از این سه جزء در هر سرزمین اروپایی، وابسته به ویژگی های تاریخی اختلاط جمعیت های مورد بحث، فرق کند.[4

آمیزش میان آسیایی ها و آفریقایی ها تاثیر خود  را بر ترکیب ژنتیک اروپایی ها گذاشته است. چندین رشته از ویژگی های ژنتیک اروپائی ها را میتوان یافت که بین دو جمعیت آسیایی و اروپایی مشترک هستند. آفریقا از راه های مختلف از جمله خاورمیانه هم روی مردم اروپا تاثیر ژنتیک گذاشته است. خاورمیانه، بدون آنکه نیازی به راه های دریایی باشد، هم از طریق آفریقا و هم آسیا به اروپا دسترسی داشته است. شاید هم خاورمیانه، نخستین منطقه ورود مهاجرت های اولیه انسان مدرن از آفریقا به اروپا بوده است که 40-45 هزار سال پیش شروع شد. 30 هزار سال بعد یعنی ده هزار سال پیش در دوره نوسنگی هم گروه های بزرگ انسان ها از خاورمیانه به اروپا مهاجرت کردند. این احتمال را هم نمیتوان رد کرد که انسان های مدرن از شمال غربی آسیا (قزاقستان، روسیه و اوکراین) نیز وارد اروپا شده اند.


انگیزه های مهاجرت

در پایان فصل مهاجرت ها میتوان به این پرسش هم اشاره کرد: کدام انگیزه های مهم باعث شدند انسان هوشمند ده ها هزار سال قبل، از آفریقا به نقاط مختلف دنیا مهاجرت کند؟ شاید بخشی از جواب این پرسش را بتوان در وضع کنونی دنیا و مهاجرت و دلایل فرار و پناهجوئی سالانه هزاران انسان از کشورهای خاورمیانه و آفریقا به اروپا جستجو کرد. معمولا عامل راحتی، انسان را تشویق میکند که تا حد امکان وضع کلی خود از جمله محل اقامت خود را تغییر ندهد. اما برخی شرایط و تحولات مانند آب و هوا، فشار و دشمنی از بیرون، قحطی، پیگرد از سوی گروه های خارجی و محروم شدن از مزایایی که انسان سابقا داشته و بعدا از آن محروم شده، میتوانند آدمی را به ترک دیار خود تشویق یا وادار کنند. البته در مورد انسان های مهاجر از آفریقا نمیتوان غیر قابل تحمل شدن عوامل مدرن کنونی مانند نیافتن کار مناسب، در آمد کم یا فشار سیاسی را عنوان نمود.  اما اگر برای نیاکان مهاجر آفریقایی ما هوا یکباره داغ و سوزان شده یا یافتن آب آشامیدنی به مشکل بزرگی تبدیل گشته و تصور و شنیده های آنان دال بر آن بوده باشد که در مسافتی دور تر  میتوان از آب و هوایی بهتر و صید شکاری آسانتر و غنی تر بهره مند شد، آنها می بایستی چه تصمیم دیگری جز مهاجرت میگرفتند؟ بعید نیست که عوامل دیگری مانند آفات طبیعی، رقابت و رویارویی با گروه های همسایه و دشمن نیز نقش معین و تعیین کننده ای در مهاجرت آنان داشته است.  کشف و حکمرانی بر آتش و کاربرد سنگ ها با لبه تیز برای شکار و پخت و پز که در صفحات پیش به آن اشاره شد، قبل و همزمان با این مهاجرت بزرگ بود که تا مدت ها در دوران نوسنگی، عصر برنز و آهن ادامه یافت و تکمیل شد. استفاده از پوست حیوانات برای پوشیدن و گرم کردن خود در مقابل سرما و یا اختراع ابزاری برای شکار بهتر هم جزو این تحولات است که انسان های مهاجر ابتدا در آفریقا یافته و همزمان با مهاجرت خود آن را تکمیل کرده اند. کنجکاوی، نوآوری، جستجوگری و پیشرفت… این نیز جزو ویژگی ها و برتری های ذاتی انسان و ظاهرا خصوصیاتی هست که انسان هوشمند را به گونه متمایزی از دیگر جانداران جدا میکند.

در ادامه این سلسله گفتار ها، به شکل گیری خانواده زبان های هند و اروپایی و همچنین روابط زبان و نظام ژنتیک انسان ها، موضوع نژاد، و خودبرتربینی نژادی، قومی و زبانی و نتایج دیگری خواهیم پرداخت که از بررسی تاریخی و جغرافیائی ژن ها، جمعیت ها و موضوع زبان ها میتوان گرفت.

(ادامه دارد)


[1] Leonardo Valini, et al: The Persian plateau served as hub for Homo sapiens after the main out of Africa dispersal, PMC Pub Med Center, NIH (USA), 2024, https://pmc.ncbi.nlm.nih.gov/articles/PMC10963722/

[2] Cavalli-Sforza: Genes, Peoples, p. 156

[3] Groeneveld, E. (2017, May 15). Early Human MigrationWorld History Encyclopedia. Retrieved from https://www.worldhistory.org/article/1070/early-human-migration/

[4] Quintana-Murci, S. 82-84



دسته‌ها:ژنتیک, کتاب های عباس جوادی, تکامل انسان

نظر یا سؤال شما